۱۰۱۲.امام حسين عليهالسلام: امير مؤمنان على بن ابى طالب عليهالسلام نزد پيراهنفروشان آمد. با پيرمردى از آنها وارد معامله شد و فرمود: «اى پير ! پيراهنى به سه درهم به من بفروش». پيرمرد گفت: با اشتياق و احترام تمام ! على عليهالسلام پيراهن را به سه درهم از او خريد و آن را پوشيد ـ كه از مچ تا برآمدگى روى پايش مىرسيد ـ و به مسجد آمد و در آن، دو ركعت نماز خواند و فرمود: «ستايش، ويژه خدايى است كه مرا لباسهايى روزى داده تا خود را ميان مردم، بِدانها بيارايم و واجبم را در آنها ادا كنم و زشتىام را با آنها بپوشانم».
مردى به او گفت: اى امير مؤمنان ! آيا اين را از [خودِ] تو نقل كنيم، يا چيزى است كه از پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله شنيدهاى ؟
فرمود: «بلكه چيزى است كه از پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله شنيدهام. شنيدم كه اين ذكر را هنگام لباس پوشيدن مىگويد».
۱۰۱۳.سنن أبى داوودـ به نقل از ابو سعيد خُدرى ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله هر گاه جامهاى نو، پيراهن يا عمامه مىپوشيد، نام آن را مىبرد و سپس مىگفت: «خدايا ! ستايش، ويژه توست. تو اين را بر من پوشاندى. خير اين و خير آنچه را برايش ساخته شده است، از تو مىخواهم و از شرّ اين و شرّ آنچه برايش ساخته شده است، به تو پناه مىبرم».
۱۰۱۴.مكارم الأخلاق: از كارهاى پيامبر صلىاللهعليهوآله اين بود كه چون لباس نو مىپوشيد، خدا را مىستود و آن گاه بينوايى را فرا مىخواند و لباس كهنهاش را به او مىداد و سپس مىفرمود: «هيچ مسلمانى نيست كه لباس كهنهاش را به مسلمان ديگر بپوشاند و اين پوشاندن را جز براى خدا نكند، مگر آن كه تا هنگامى كه لباس به تن آن بينواست، در ضمانت و حفظ و نيكى خداوند قرار مىگيرد، زنده باشد يا بميرد».