دانستهاند ؛۱ ولى وجههايى را نيز براى جمع ميان اين دو دسته احاديث متعارض، برشمردهاند.۲ به احتمال فراوان، وجه منع از لباس سرخ، لباس شهرت بودن آن است، همان گونه كه روايت طبرانى به آن اشاره دارد.۳
همچنين دقّت در متن احاديثى كه استفاده پيامبر صلىاللهعليهوآله از جامه سرخرنگ را نشان مىدهند، اين نكته را بر مىنمايد كه لباسهاى رويين ايشان مانند ردا ـ و نه ديگر لباسهايشان ـ سرخرنگ بوده است و مىدانيم كه ردا را از پنبه و كتان و احتمالاً از كرك شتر تهيّه مىكردهاند و حاشيهها و برخى نوارهاى رنگى به آن مىدادهاند و يا آن را راه راه مىبافتهاند. از اين رو، كمتر مىتوان آن را سرخ تند يكپارچه تصوّر نمود.۴ از سوى ديگر، ردا جزو لباسهاى رويين است و بر روى دوش و پيراهن افكنده مىشود. از اين رو، بيشتر از ديگر لباسها به چشم مىآيد و اين، موجب تعدّد گزارشها در اين باره شده است، بويژه آن كه چند حديث، پوشيدن رداى
1.. هذا كلّه غير مستقيم الإسناد و أكثرها مراسيل عمدة القارى : ج ۲۲ ص ۲۳ .
2.. «در عمدة القارى ج ۲۲ ص ۲۱» آمده : در باره پوشيدن لباس سرخرنگ ، هفت نظر داده شده است : يكم : جواز مطلق ، دوم : منع مطلق به دليل احاديث ، سوم : كراهت رنگ تند و سير سرخ به خلاف رنگ خفيف آن ، چهارم : به قصد خودآرايى و شهرتطلبى ، مكروه و در خانه و براى كار ، مجاز است ، پنجم : اگر پارچهاش به رنگ سرخ بوده و سپس با آن ، لباس درست كردهاند ، اشكالى ندارد ؛ امّا اگر پس از لباس شدن ، آن را رنگ كردهاند ، اشكال دارد ، ششم : اگر با عصفر (كاجيره) رنگ شده باشد ، اشكال دارد ؛ چون از همين نهى شده است و اگر با چيز ديگرى رنگ شده است ، اشكال ندارد ، هفتم : اگر رنگ سرخ يكپارچه باشد ، اشكال دارد و اگر با رنگ ديگرى مانند سفيد و سياه و غير آن ، مخلوط شده باشد ، اشكال ندارد و احاديث دلالت كننده بر جواز پوشيدن برد يمانى سرخرنگ نيز به همين معنايند ؛ زيرا آنها خطهاى سرخرنگ دارند و سرخ يكپارچه نيستند» .
3.. رافع ثقفى نقل كرد كه پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود : «إنَّ الشَّيطانَ يُحِبُّ الحُمرَةَ فَإِيّاكُم وَ الحُمرَةَ و كُلَّ ذى ثَوبِشُهرَةٍ ؛ شيطان ، رنگ سرخ را دوست دارد . پس مبادا سرخ و نيز هر لباس انگشتنمايى را بپوشيد» المعجم الأوسط : ج ۷ ص ۳۵۳ .
4.. اين ، وجه پايانى و نهايى گفته شده از سوى عينى ، شارح صحيح البخارى نيز هست عمدة القارى : ج ۲۲ ص ۲۳ .