نهى از پوشيدن لباس پشمى و مويين، به خاطر تنزيه (پاكيزگى) و يا متناسب با زمانه است ؛ زيرا امام صادق عليهالسلام اين كار را انجام داده و روايت شده كه پدر و جدّش نيز لباس پشمى پوشيدهاند.
به احتمال فراوان، مقصود شهيد اوّل از تنزيه، بوى ناخوشايند پشم به هنگام خيس و نمناك شدن است. مقصود از زمانه هم مىتواند اقتضائات روزگار باشد كه در زمان سختى و فقر و نادارى، مانند آنچه در صدر اسلام وجود داشت، پوشيدن جامه پشمى، شيوهاى براى همدلى با بينوايان و كارى پسنديده است ؛ امّا در روزگار فراخى و گشايش، گونهاى رياكارى و شهرتطلبى قلمداد مىشود.
چكيده سخن، اين كه: بر پايه اصل سادگى و رعايت هنجارهاى معمول زندگى، لباس پيامبر صلىاللهعليهوآله به گونه معمول و مطابق با هواى گرم عربستان از پنبه و كتان بوده ؛ امّا ايشان گاه لباسهاى پشمى مانند عبا و پوستين پشمى نيز به تن مىكرده است. بر اين پايه، پيامبر صلىاللهعليهوآله هر دو گونه لباس را در موقعيتهاى مناسب و به طور متعارف مىپوشيده است و در اين باره محدوديت خاصّى به چشم نمىآيد، همان گونه كه در باره بسيارى از كارهاى شخصى نيز تا آن گاه كه با چيزى ديگر همراه نشده و عنوان ديگرى بر آن منطبق نشده، چنين است.
در روزگار گذشته، هدف از پوشيدن لباس پشمى، معمولاً جلوگيرى از سرما بوده كه پيامبر اكرم نيز آن را به شكل عبا و يا همراه لباس رزم به تن مىنموده است. همچنين بسى محتمل است كه پيامبر صلىاللهعليهوآله به دليل قرار داشتن در جايگاه رهبرى جامعه، براى همسانى با بينوايان و فقيرانى كه در جامعه مىزيستند، گاه به جاى جامه پنبهاى، از جامه پشمى ـ كه ارزانتر بوده ـ، استفاده مىنموده است. اين مىتواند نمونه يك همدلى كامل و نيز ارائه يك راه عملى فروتنى و جلوگيرى از كبر ورزيدن به ديگران باشد.
گفتنى است كه جامه پشمى به دليل زبر بودنش، در عبادت و رياضت شرعى نيز