۸۹۱.سنن أبى داوودـ به نقل از ابو زميل ـ: ابن عبّاس مردى زيبا و خوش قد و بالا بود. ابن عبّاس خود مىگويد: نزد خوارج رفتم. آنها به من خوشامد گفتند و سپس پرسيدند: اين رداى زيبا چيست ؟! گفتم: چه چيز را بر من عيب مىگيريد ؟ رداهايى بهتر از اين را بر تن پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله ديدهام.
۸۹۲.صحيح البخارىـ به نقل از بُراء بن عازِب ـ: پيامبر صلىاللهعليهوآله را در ردايى سرخرنگ ديدم كه هرگز به زيبايىِ آن نديده بودم.
۸۹۳.صحيح البخارىـ به نقل از براء ـ: كسى را زيباتر از پيامبر صلىاللهعليهوآله در ردايى سرخرنگ نديدهام.
۸۹۴.مسند أبى يعلىـ به نقل از براء ـ: كسى را در ردايى سرخرنگ نديدم كه زيباتر از پيامبر صلىاللهعليهوآله به هنگام پياده رفتن باشد. پيامبر صلىاللهعليهوآله موهايى تا نزديك شانههايش داشت.
۸۹۵.الطبقات الكبرىـ به نقل از ابو جُحيفه ـ: در ريگزار مكّه نزد پيامبر صلىاللهعليهوآله آمدم. در سراپردهاى (/ سايهبانى) سرخرنگ بود و بيرون آمد، در حالى كه ردايى سرخرنگ و پيراهنى سرخرنگ به تن داشت. گويى درخشش ساق [پاى سفيد] پيامبر صلىاللهعليهوآله را اكنون مىبينم.