21
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

۶۱۴.مجمع البيانـ در تفسير سخن خداى متعال: «روزى كه آسمان، دودى آشكار مى‏آورد» ـ: آن مربوط است به هنگامى كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چون قومش او را تكذيب كردند، آنها را نفرين كرد و فرمود: «خدايا ! سال‏هايى مانند سال‏هاى يوسف !» و زمين، خشك شد و قريش، گرسنه ماندند و مرد از فرط گرسنگى، ميان خود و آسمان را دودآلود مى‏ديد، و مرده و استخوان خوردند. سپس نزد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آمدند و گفتند: اى محمّد ! تو آمده‏اى تا به پيوند با خويشان فرمان دهى، در حالى كه قومت هلاك شدند !
آن گاه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از خداى متعال، فراوانى و فراخى نعمت را درخواست كرد و گرفتارى قريش باز شد ؛ ولى دوباره به كفر باز گشتند.

۶۱۵.السيرة النبويّة، ابن هشام ـ در خبر اسلام آوردن ثمامة بن اُثال حنفى ـ: آن گاه براى عمره بيرون رفت و چون به مكّه وارد شد، [مشركان به او] گفتند: آيا بچّه و نادان شده‏اى، اى ثمام ؟! گفت: نه ؛ امّا پيرو بهترين دين، دين محمّد هستم، و به خدا سوگند، يك دانه گندم هم از يمامه به شما نمى‏رسد، مگر آن كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اجازه دهد.
آن گاه به سوى يمامه بيرون آمد و اهل يمامه را از اين كه چيزى به مكّه ببرند، باز داشت. مكّيان به پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نامه نوشتند: «تو ما را به پيوند با خويشان فرمان مى‏دهى، در حالى كه با خويشان ما قطع رابطه كرده و پدران را با شمشير و پسران را با گرسنگى دادن كشته‏اى !».
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به ثمامه نامه نوشت كه راه را براى حمل بار ايشان باز بگذارد.


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
20

۶۱۴.مجمع البيانـ في تَفسيرِ قَولِهِ تَعالى «يَوْمَ تَأْتِى السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ»۱ ـ: وذلِكَ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دَعا عَلى قَومِهِ لَمّا كَذَّبوا، فَقالَ: «اللّهُمَّ سِنيناً كَسِنِيِّ يوسُفَ» ! فَأَجدَبَتِ الأَرضُ، فَأَصابَت قُريشاً المَجاعَةُ، وكانَ الرَّجُلُ لِما بِهِ مِنَ الجوعِ يَرى بَينَهُ وبَينَ السَّماءِ كَالدُّخانِ، وأَكَلُوا المَيتَةَ وَالعِظامَ. ثُمَّ جاؤوا إلَى النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وقالوا: يا مُحَمَّدُ ! جِئتَ تَأمُرُ بِصِلَةِ الرَّحِمِ، وقَومُكَ قَد هَلَكوا !
فَسَأَلَ اللّهَ تَعالى بِالخَصبِ وَالسَّعَةِ، فَكُشِفَ عَنهُم. ثُمَّ عادوا إلَى الكُفرِ.۲

۶۱۵.السيرة النبويّة لابن هشامـ في خَبَرِ إسلامِ ثُمامَةَ بنِ اُثالٍ الحَنَفِيِّ ـ:... ثُمَّ خَرَجَ مُعتَمِرا، فَلَمّا قَدِمَ مَكَّةَ قالوا: أصَبَوتَ يا ثُمامُ ؟ فَقالَ: لا، ولكِنِّي اتَّبَعتُ خَيرَ الدّينِ ؛ دينِ مُحَمَّدٍ، ولا وَاللّهِ، لا تَصِلُ إلَيكُم حَبَّةٌ مِنَ اليَمامَةِ حَتّى يَأذَنَ فيها رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله.
ثُمَّ خَرَجَ إلَى اليَمامَةِ، فَمَنَعَهُم أن يَحمِلوا إلى مَكَّةَ شَيئا، فَكَتَبوا إلى رَسولِ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: إنَّكَ تَأمُرُ بِصِلَةِ الرَّحِمِ وإنَّكَ قَد قَطَعتَ أرحامَنا، وقَد قَتَلتَ الآباءَ بِالسَّيفِ وَالأَبناءَ بِالجوعِ !
فَكَتَبَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله إلَيهِ أن يُخَلِّيَ بَينَهُم وبَينَ الحِملِ.۳

1.. الدخان :۱۰ .

2.. مجمع البيان : ج ۹ ص ۹۴ عن ابن مسعود والضحّاك ، بحار الأنوار : ج ۱۷ ص ۲۰۱ .

3.. السيرة النبويّة لابن هشام : ج ۴ ص ۲۸۸ ، فتح الباري : ج ۸ ص ۸۸ نحوه .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6791
صفحه از 513
پرینت  ارسال به