135
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

۷۴۵.امام صادق عليه‏السلام: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هرگز نيازخواهى را نوميد نكرد. اگر چيزى داشت، به او مى‏داد، و گرنه مى‏فرمود: «خدا، حاجتت را برآورَد !».

۷۴۶.الكافىـ به نقل از عجلان ـ: نزد امام صادق عليه‏السلام بودم كه نيازمندى، وارد شد. امام عليه‏السلام برخاست و از طَبَق خرما، دستش را پر كرد و به او داد. آن گاه، نيازمند ديگرى آمد و درخواست كمك كرد. ايشان برخاست و يك مشت برگرفت و به او هم داد. نفر سوم آمد و درخواست كرد. امام عليه‏السلام فرمود: «خداوند، به ما و تو روزى عطا كند!».
سپس فرمود: «از پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كسى چيزى درخواست نمى‏كرد، مگر اين كه به او عطا مى‏نمود. زنى پسرش را به سوى پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرستاد و گفت: از ايشان كمك بگير. اگر فرمود: چيزى در نزد ما نيست، به ايشان بگو: پيراهنت را به من بده. [جوانك نزد پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آمد و از ايشان كمك خواست و همان گونه شد كه زن گفته بود.] پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله پيراهنش را گرفت و به جوان داد. خداوند به ايشان ميانه‏روى را آموخت و فرمود: «و دستت را به گردنت مبند و آن را كاملاً از هم باز مكن تا سرزنش‏شده و حسرت‏زده بنشينى».

۷۴۷.صحيح البخارىـ به نقل از سهل ـ: زنى، بُردى بافته شده و حاشيه‏دوزى شده ـ مى‏دانيد بُرد چيست ؟ گفتند: ردا. گفت: آرى ـ براى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آورد و گفت: آن را با دست خود بافته‏ام و آورده‏ام تا به شما بپوشانم. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه به آن نياز داشت، آن را گرفت و روانداز خود كرد و با آن بيرون آمد. شخصى آن را نيكو شمرد [وخوشش آمد] و گفت: آن را به من بپوشان. چه قدر نيكوست !
مردم گفتند: كار نيكويى نكردى ! پيامبر، آن را از سر نياز پوشيد و آن گاه تو آن را از او درخواست كردى و مى‏دانستى كه پيامبر درخواست را رد نمى‏كند ؟ ! آن مرد گفت: به خدا سوگند، آن را درخواست نكردم تا بپوشم ؛ بلكه براى كفنم خواستم.


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
134

۷۴۵.الإمام الصادق عليه‏السلام: ما مَنَعَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله سائِلاً قَطُّ ؛ إن كانَ عِندَهُ أعطى، وإلاّ قالَ: يَأتِي اللّهُ بِهِ.۱

۷۴۶.الكافي عن عجلان: كُنتُ عِندَ أبي عَبدِ اللّهِ عليه‏السلام فَجاءَ سائِلٌ، فَقامَ إلى مِكتَلٍ۲ فيه تَمرٌ، فَمَلَأَ يَدَهُ فَناوَلَهُ، ثُمَّ جاءَ آخَرُ فَسَأَلَهُ، فَقامَ فَأَخَذَ بِيَدِهِ فَناوَلَهُ، ثُمَّ جاءَ آخَرُ فَسَأَلَهُ، فَقامَ فَأَخَذَ بِيَدِهِ فَناوَلَهُ، ثُمَّ جاءَ آخَرُ فَقالَ: اللّهُ رازِقُنا وإيّاكَ.
ثُمَّ قالَ: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كانَ لا يَسأَلَهُ أحَدٌ مِنَ الدُّنيا شَيئا إلاّ أعطاهُ، فَأَرسَلَت إلَيهِ امرَأَةٌ ابنا لَها فَقالَت: اِنطَلِق إلَيهِ فَاسأَلهُ، فَإِن قالَ لكَ: لَيسَ عِندَنا شَيءٌ، فَقُل: أعطِني قَميصَكَ. قالَ: فَأَخَذَ قَميصَهُ فَرَمى بِهِ إلَيهِ.
وفي نُسخَةٍ اُخرى:
فَأَعطاهُ، فَأَدَّبَهُ اللّهُ تَبارَكَ وتَعالى عَلَى القَصدِ، فَقالَ: «وَ لاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا»۳.۴

۷۴۷.صحيح البخاري عن سهل: إنَّ امرَأَةً جاءَتِ النَّبِيَّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بِبُردَةٍ مَنسوجَةٍ، فيها حاشِيَتُها ـ أتَدرونَ مَا البُردَةُ ؟ قالوا: الشَّملَةُ۵، قالَ: نَعَم ـ قالَت: نَسَجتُها بِيَدَيَّ فَجِئتُ لِأَكسُوَكَها، فَأَخَذَهَا النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مُحتاجا إلَيها، فَخَرَجَ إلَينا وإنَّها إزارُهُ، فَحَسَّنَها فُلانٌ فَقالَ: اُكسُنيها، ما أحسَنَها ! قالَ القَومُ: ما أحسَنتَ، لَبِسَهَا النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مُحتاجا إلَيها ثُمَّ سَأَلتَهُ وعَلِمتَ أنَّهُ لا يَرُدُّ ؟ ! قالَ: إنّي ـ وَاللّهِ ـ ما سَأَلتُهُ لِأَلبَسَها، إنَّما سَأَلتُهُ لِتَكونَ كَفَني.۶

1.. الكافي : ج ۴ ص ۱۵ ح ۵ عن زيد الشحّام ، منتقى الجمان : ج ۲ ص ۴۵۳ عن معاوية بن وهب ، بحار الأنوار :ج ۱۶ ص ۲۶۹ ح ۸۴ .

2.. المِكتَل والمِكتلة : الزبيل الذي يحمل فيه التمر أو العنب إلى الجرين ، وقيل : المِكتَل : شبه الزبيل يسع خمسة عشر صاعا لسان العرب : ج ۱۱ ص ۵۸۳ «كتل» .

3.. الإسراء : ۲۹ .

4.. الكافي : ج ۴ ص ۵۵ ح ۷ ، تفسير العيّاشي : ج ۳ ص ۴۸ ح ۵۹ ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۷۱ ح ۹۰ وراجع :مجمع البيان : ج ۶ ص ۶۳۴ ومكارم الأخلاق لابن أبي الدنيا : ص ۲۶۴ ح ۴۱۱ .

5.. الشّمْلَة : كساء دون القطيفة يشتمل به ، وجمعها : شمال لسان العرب : ج ۱۱ ص ۳۶۸ «شمل» .

6.. صحيح البخاري : ج ۱ ص ۴۲۹ ح ۱۲۱۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۸ ص ۴۳۱ ح ۲۲۸۸۸ ، السنن الكبرى : ج ۳ص ۵۶۶ ح ۶۶۹۷ ، المعجم الكبير : ج ۶ ص ۱۶۹ ح ۵۸۸۷ ، الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۴۵۴ ، كنز العمّال : ج ۷ ص ۲۰۴ ح ۱۸۶۳۸ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10445
صفحه از 513
پرینت  ارسال به