129
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

۱۸ / ۳

سيره پيامبر صلّی الله علیه و آله در بخشش و سخاوت

۷۳۴.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: پروردگارم، هفت چيز را به من سفارش كرد:... از كسى كه به من ستم مى‏كند، بگذرم و به كسى كه مرا محروم مى‏دارد، عطا كنم.

۷۳۵.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: مردانگى ما اهل بيت، گذشت از كسى است كه به ما ستم كرده و عطا به كسى است كه از ما دريغ ورزيده است.

۷۳۶.صحيح البخارىـ به نقل از ابو هريره ـ: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «من به شما نمى‏بخشم و چيزى را هم از شما باز نمى‏دارم. من، تنها قسمت كننده[ى اموال]هستم. آن را آن جا مى‏نهم كه فرمان يافته‏ام».

۷۳۷.مكارم الأخلاق، ابن ابى الدنيا ـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ: مردى نزد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آمد و از او درخواستى كرد. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «چيزى ندارم ؛ امّا به عهده من خريد كن و چون چيزى آمد، آن را ادا مى‏كنم».
عمر گفت: اى پيامبر خدا ! به او [پيش‏تر] عطا كرده‏اى و خداوند، آنچه را توان ندارى، بر تو تكليف نكرده است !
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از سخن عمر، خوشش نيامد. مردى انصارى گفت: اى پيامبر خدا! انفاق كن و مترس كه صاحب عرش (خداى بزرگ)، كم بگذارد.
پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله لبخندى زد و از سخن انصارى، خوش‏حالى در چهره‏اش نمايان شد و سپس فرمود: «به اين، فرمان داده شده‏ام».

۷۳۸.الأمالى، طوسى ـ به نقل از ابو رافع، وابسته پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، در حكايت ماجراى هجرت ـ: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «تا كنون هيچ مالى به اندازه مال خديجه به من سود نرسانده است». پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با دارايى خديجه، بدهكار و اسير را از بند رها مى‏نمود و بار يتيمان و نانخوران را به دوش مى‏كشيد و در گرفتارى‏ها از آن عطا مى‏نمود و تا در مكّه بود، ياران فقيرش را يارى مى‏داد و هزينه هر كدام از آنها را كه قصد هجرت داشت، تحمّل مى‏كرد. بخش چشمگيرى از شتران كاروانى كه قريش در دو سفر تجارى خود در زمستان و تابستان راه مى‏انداخت، از آنِ خديجه بود و او ثروتمندترين فرد قريش بود، و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در روزگار حيات خديجه، هر چه مى‏خواست، از آن عطا مى‏كرد. سپس پيامبر و فرزندان خديجه آن را پس از وفات خديجه به ارث بردند.


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
128

۱۸ / ۳

سيرَتُهُ فِي الجودِ وَالسَّخاءِ

۷۳۴.رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: أوصاني رَبّي بِسَبعَةِ أشياءَ: أوصاني... أن أعفُوَ عَمَّن ظَلَمَني، واُعطِيَ مَن حَرَمَني.۱

۷۳۵.عنه صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: مُروءَتُنا أهلَ البَيتِ العَفوُ عَمَّن ظَلَمَنا، وإعطاءُ مَن حَرَمَنا.۲

۷۳۶.صحيح البخاري عن أبي هريرة: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قالَ: ما اُعطيكُم ولا أمنَعُكُم، إنَّما أنَا قاسِمٌ أضَعُ حَيثُ اُمِرتُ.۳

۷۳۷.مكارم الأخلاق لابن أبي الدنيا عن عمر بن الخطّاب: إنَّ رَجُلاً جاءَ إلَى النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يَسأَلُهُ، فَقالَ النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: ما عندي شَيءٌ، ولكنِ ابتَع عَلَيَّ، فَإِذا جاءَني شَيءٌ قَضَيتُهُ.
فَقالَ عُمَرُ: يا رَسولَ اللّهِ، قَد أعطَيتَهُ فَما كَلَّفَكَ اللّهُ ما لا تَقدِرُ عَلَيهِ ! فَكَرِهَ النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قَولَ عُمَرَ، فَقالَ رَجُلٌ مِنَ الأَنصارِ: يا رَسولَ اللّهِ، أنفِق ولا تَخَف مِن ذِي العَرشِ إقلالاً. فَتَبَسَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وعُرِفَ البِشرُ في وَجهِهِ لِقَولِ الأَنصارِيِّ، ثُمَّ قالَ: بِهذا اُمِرتُ.۴

۷۳۸.الأمالي للطوسي عن أبي رافع مولى النّبيّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ـ في قِصَّةِ الهِجرَةِ ـ: إنَّ رَسولَ‏اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قالَ: ما نَفَعَني مالٌ قَطُّ مِثلَما نَفَعَني مالُ خَديجَةَ عليهاالسلام. وكانَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يَفُكُّ مِن مالِها الغارِمَ وَالعانِيَ۵، ويَحمِلُ الكَلَّ۶، ويُعطي فِي النّائِبَةِ، ويُرفِدُ فُقَراءَ أصحابِهِ إذ كانَ بِمَكَّةَ، ويَحمِلُ مَن أرادَ مِنهُمُ الهِجرَةَ.
وكانَت قُرَيشٌ إذا رَحَلَت عيرُها فِي الرِّحلَتَينِ ـ يَعني رِحلَةَ الشِّتاءِ وَالصَّيفِ ـ كانَت طائِفَةٌ مِنَ العيرِ لِخَديجَةَ، وكانَت أكثَرَ قُرَيشٍ مالاً، وكانَ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يُنفِقُ مِنهُ ما شاءَ في حَياتِها، ثُمَّ وَرِثَها هُوَ ووَلَدُها بَعدَ مَماتِها.۷

1.. معدن الجواهر : ص ۱۷۲ عن الإمام الحسين عليه‏السلام ، كنزالفوائد : ج ۲ ص ۱۱ ، تحف العقول : ص ۳۶ ، بحار الأنوار :ج ۷۷ ص ۱۳۸ ح ۸ .

2.. تحف العقول : ص ۳۸ ، بحار الأنوار : ج ۷۷ ص ۱۴۱ ح ۲۷ .

3.. صحيح البخاري : ج ۳ ص ۱۱۳۴ ح ۲۹۴۹ ، سنن أبي داود : ج ۳ ص ۱۳۶ ح ۲۹۴۹ ، مسند ابن حنبل : ج ۳ص ۱۹۱ ح ۸۱۶۱ ، مسند الشاميّين : ج ۳ ص ۳۱۹ ح ۲۳۹۴ ، مسند إسحاق بن راهويه : ج ۱ ص ۴۲۵ ح ۴۸۶ كلّها نحوه و فيها «خازن» بدل «قاسم» ، كنز العمّال : ج ۶ ص ۵۰۰ ح ۱۶۷۱۱ .

4.. مكارم الأخلاق لابن أبي الدنيا : ص ۲۵۳ ح ۳۸۹ ، تفسير القرطبي : ج ۱ ص ۲۵۲ نحوه ، كنز العمّال : ج ۷ص ۲۰۳ ح ۱۸۶۳۷ ؛ مكارم الأخلاق : ج ۱ ص ۵۲ ح ۲۴ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۳۲ ح ۳۵ .

5.. العاني : الأسير النهاية : ج ۳ ص ۳۱۴ «عنا» .

6.. الكَلُّ : اليتيم . والكَلُّ : العِيال ، وكَلَّ الرجُلُ : صارَ ذا عيال اُنظر : المصباح المنير : ص ۵۳۸ «كلل» .

7.. الأمالي للطوسي : ص ۴۶۸ ح ۱۰۳۱ ، بحار الأنوار : ج ۱۹ ص ۶۳ ح ۱۸ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9911
صفحه از 513
پرینت  ارسال به