۱۸ / ۳
سيره پيامبر صلّی الله علیه و آله در بخشش و سخاوت
۷۳۴.پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله: پروردگارم، هفت چيز را به من سفارش كرد:... از كسى كه به من ستم مىكند، بگذرم و به كسى كه مرا محروم مىدارد، عطا كنم.
۷۳۵.پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله: مردانگى ما اهل بيت، گذشت از كسى است كه به ما ستم كرده و عطا به كسى است كه از ما دريغ ورزيده است.
۷۳۶.صحيح البخارىـ به نقل از ابو هريره ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «من به شما نمىبخشم و چيزى را هم از شما باز نمىدارم. من، تنها قسمت كننده[ى اموال]هستم. آن را آن جا مىنهم كه فرمان يافتهام».
۷۳۷.مكارم الأخلاق، ابن ابى الدنيا ـ به نقل از عمر بن خطّاب ـ: مردى نزد پيامبر صلىاللهعليهوآله آمد و از او درخواستى كرد. پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: «چيزى ندارم ؛ امّا به عهده من خريد كن و چون چيزى آمد، آن را ادا مىكنم».
عمر گفت: اى پيامبر خدا ! به او [پيشتر] عطا كردهاى و خداوند، آنچه را توان ندارى، بر تو تكليف نكرده است !
پيامبر صلىاللهعليهوآله از سخن عمر، خوشش نيامد. مردى انصارى گفت: اى پيامبر خدا! انفاق كن و مترس كه صاحب عرش (خداى بزرگ)، كم بگذارد.
پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله لبخندى زد و از سخن انصارى، خوشحالى در چهرهاش نمايان شد و سپس فرمود: «به اين، فرمان داده شدهام».
۷۳۸.الأمالى، طوسى ـ به نقل از ابو رافع، وابسته پيامبر صلىاللهعليهوآله، در حكايت ماجراى هجرت ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «تا كنون هيچ مالى به اندازه مال خديجه به من سود نرسانده است». پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله با دارايى خديجه، بدهكار و اسير را از بند رها مىنمود و بار يتيمان و نانخوران را به دوش مىكشيد و در گرفتارىها از آن عطا مىنمود و تا در مكّه بود، ياران فقيرش را يارى مىداد و هزينه هر كدام از آنها را كه قصد هجرت داشت، تحمّل مىكرد. بخش چشمگيرى از شتران كاروانى كه قريش در دو سفر تجارى خود در زمستان و تابستان راه مىانداخت، از آنِ خديجه بود و او ثروتمندترين فرد قريش بود، و پيامبر صلىاللهعليهوآله در روزگار حيات خديجه، هر چه مىخواست، از آن عطا مىكرد. سپس پيامبر و فرزندان خديجه آن را پس از وفات خديجه به ارث بردند.