مىانجامد و يا هنجارهاى مقبول اجتماعى را مىشكند ، ناپسند خواند . براى نمونه در روزگار كنونى ، چيدن غذاهاى گران و رنگارنگ و بيش از حدّ نياز بر سر ميز و سپس دور ريختن بخش زيادى از آنها ، ويژه متموّلان متكبّر و اسرافكار است و نمىتوان آن را مجاز و مورد پسند دين دانست .
توجّه به اصلهاى حاكم بر سيره نبوى مانند : هنجارگرايى، فروتنى و نيز توجّه به اصل استوار دورى از اسراف ـ كه در مدخل كتاب گذشت ـ ، مىتواند همزمان ، معنا و مقصود احاديث نبوى در باره ليسيدن ظرف غذا و نيز انگشتان را پس از خوردن غذا و نيز موضع امروزين ما را در برابر آنها روشن كند ؛ احاديثى كه در منابع معتبرى نقل شده و وجه روشنى دارند .۱ شيوه متعارف آن روزگار ، خوردن با انگشتان بوده و مقدارى هرچند اندك از غذا به آن مىچسبيده است . پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله بدون هيچ تكبّر و نازى ، از هدررفت اين مقدار كمِ غذا نيز جلوگيرى و از آن استفاده مىنمودهاند ؛ امّا اكنون كه بسيارى از غذاها با قاشق خورده مىشوند و تنها اندكى از چربى و يا چيزهايى ديگر ممكن است با دست تماس يابد ، موضوع ليسيدن انگشتان ، خود به خود ، منتفى مىشود ، مگر آن كه فوايد طبّى و يا آثار ديگرى براى آن كشف و ثابت شود .
گفتنى است كه به خوردن تهمانده غذا نيز سفارش شده و نقل گرديده كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله ظرف غذاى خود را نيز مىليسيده است . نكته جالب توجّه ، سخن دليلگونه پيامبر صلى اللّه عليه و آله پس از اين كار است . ايشان مىفرمايد : هر كس چنين كند ، گويى به اندازه آنچه ليسيده ، صدقه داده است .۲ اگر نگاه آمارى و كلان داشته باشيم ، حكمت ژرف نهفته در اين سخن به روشنى هويدا مىشود . اگر هر كس تنها يك لقمه از باقىمانده غذاى خويش را دور نريزد و آن را بخورد ، هر روز مىتوانيم از