473
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم

۲۱۵۸.كتاب من لا يحضره الفقيه : هنگامى كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله خديجه دختر خويلد ـ كه خدا رحمتش كند ـ را از پدرش ـ و برخى مى‏گويند : از عمويش ـ خواستگارى كرد ، ابو طالب عليه السلام دو طرف چارچوب در را گرفت و در حضور كسانى از قريش كه شاهد بودند ، گفت : ستايش ، ويژه خدايى است كه ما را از فرزندان و نسل اسماعيل قرار داد و خانه‏اى براى ما [ بنا] نهاد كه آهنگ زيارتش مى‏كنند ؛ حرمى امن كه ميوه‏هاى هر جا براى آن جا گرد آورده مى‏شود ، و ما را در شهرمان حاكم بر مردم قرار داد . سپس برادرزاده‏ام ، محمّد بن عبد اللّه‏ بن عبد المطّلب ، با هيچ مردى از قريش سنجيده نمى‏شود ، مگر آن كه بر او برترى مى‏يابد و با هيچ يك از ايشان مقايسه نمى‏شود ، جز آن كه از او بزرگ‏تر مى‏آيد ، و هر چند كم‏ثروت است ، ولى دارايى ، روزى‏اى در چرخش و سايه‏اى رفتنى است . او به خديجه علاقه‏مند است و او نيز به وى علاقه دارد، و مهر را هر چه خواستيد ، نقد و غير نقد آن ، از دارايى من است ، و او ارزشى گران و شأنى والا و زبانى شيوا و شفاعتگر دارد .
خديجه با پيامبر صلى اللّه عليه و آله ازدواج كرد و فردايش ، پيامبر بر او وارد شد و اوّلين باردارىِ خديجه ، به عبد اللّه‏ بن محمّد ـ كه درودهاى خدا بر او و خاندانش باد ـ بود .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم
472

۲۱۵۸.كتاب من لايحضره الفقيه : خَطَبَ أبو طالِبٍ ؛ لَمّا تَزَوَّجَ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله خَديجَةَ بِنتَ خُوَيلِدٍ ـ رَحِمَهَا اللّهُ ـ بَعدَ أن خَطَبَها إلى أبيها ـ ومِنَ النّاسِ مَن يَقولُ إلى عَمِّها ـ فَأَخَذَ بِعِضادَتَيِ البابِ ومَن شاهَدَهُ مِن قُرَيشٍ حُضورٌ ، فَقالَ :
الحَمدُ للّهِ الَّذي جَعَلَنا مِن زَرعِ إبراهيمَ وذُرِّيَّةِ إسماعيلَ ، وجَعَلَ لَنا بَيتا مَحجوجا ،حَرَما آمِنا ، يُجبى إلَيهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيءٍ ، وجَعَلَنَا الحُكّامَ عَلَى النّاسِ في بَلَدِنَا الَّذي نَحنُ فيهِ ، ثُمَّ إنَّ ابنَ أخي مُحَمَّدَ بنَ عَبدِ اللّهِ بنِ عَبدِ المُطَّلِبِ ، لا يوزَنُ بِرَجُلٍ مِن قُرَيشٍ إلاّ رَجَحَ ، ولا يُقاسُ بِأَحَدٍ مِنهُم إلاّ عَظُمَ عَنهُ ، وإن كانَ في المالِ قِلٌّ ، فَإِنَّ المالَ رِزقٌ حائِلٌ۱ ، وظِلٌّ زائِلٌ ، ولَهُ في خَديجَةَ رَغبَةٌ ، ولَها فيهِ رَغبَةٌ ، وَالصَّداقُ ما سَأَلتُم عاجِلُهُ وآجِلُهُ مِن مالي ، و لَهُ خَطَرٌ عَظيمٌ ، وشَأنٌ رَفيعٌ ، ولِسانٌ شافِعٌ جَسيمٌ .
فَزَوَّجَهُ ودَخَلَ بِها مِنَ الغَدِ ، فَأَوَّلُ ما حَمَلَت وَلَدَت عَبدَ اللّهِ بنَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ و آلِهِ .۲

1.حائل : كلّ شيء يتحوّل من موضع إلى موضع (كتاب العين : ص ۲۰۶ «حول») .

2.كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۳۹۷ ح ۴۳۹۸ ، رسالة في المهر : ص ۲۹ ، مكارم الأخلاق : ج ۱ ص ۴۴۷ ح ۱۵۳۹ وليس فيهما ذيله من «فأول ما حملت ...» ، إعلام الورى : ج ۱ ص ۲۷۴ ، العُدد القويّة : ص ۱۴۳ ح ۵۷ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۱۶ ح ۱۷ وراجع : تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۲۰ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7746
صفحه از 511
پرینت  ارسال به