۲۰۲۷.كنز العمّالـ به نقل از عايشه ـ : پيامبر صلى اللّه عليه و آله هر گاه مىخواست سفر كند ، وضويى شاداب مىساخت . سپس دو ركعت نماز مىخواند و همان طور كه رو به قبله نشسته بود ، مىگفت : «ستايش ، خدايى را كه من چيزى نبودم و او مرا پديد آورد . پروردگارا ! مرا در برابر هراسها و آزارهاى روزگار ، و رنج و اندوههاى آخرت و مصيبتهاى شب و روز ، يارى رسان . پروردگارا ! در سفرم مرا حفظ كن و جانشين من در ميان خانوادهام باش و به آنچه روزىام كردهاى ، بركت ده» .
۲۰۲۸.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ـ در مناجات در سفر ، كه از احاديث قدسى است ـ : خدايا! من اراده سفرى دارم . پس برايم در آن ، خير برگزين ، و راه نظر را در آن برايم روشن كن و آن را به من بفهمان ، و عزمم را به استقامت بگشاى و سلامت را بر سفرم بگستر و نصيب بزرگ و كريمانه بهرهام كن و مرا در دژ حفظ و حراستت ، محافظت فرما و ـ خدايا ـ رنج سفر را از من دور كن و ناهموارىهاى دشوار را برايم هموار و آسان گردان و مسافتهاى دور ميان منازل را برايم در هم بپيچ [ و كوتاه كن] و دورى آبشخورهاى دور افتاده را برايم نزديك گردان و مسافت گامهاى اشتران راهوار را بلندتر و دورتر كن تا دورى راه را نزديك و ناهموارىهاى سخت را هموار كنند .
خدايا ! در اين سفر ، كاميابىِ پرنده حفظ و حراست را به من بنما و غنيمت عافيت را گواراى وجودم كن و نيز فريادرس [ گذر از] قلّهها و راهنماى گذشتن از [ جاهاى] ترسناك ، و برانگيزنده فراوانى آنچه كفايتم مىكند و بشارت پاسدار ولايت را و ـ خدايا ـ آن [ سفر] را سلامت بزرگ و با غنيمت قرار ده ، و ـ خدايا ، پروردگار من ـ شب را برايم پوششى از آسيبها و روز را مانعى در برابر هلاكتها قرار ده و راهزنىِ راهزنان را با قدرتت از من بگسل و با نيرويت ، مرا از حيوانات وحشىاش ، حراست فرما تا آن كه سلامت ، همسفرم باشد و عافيت ، قرينم و خجستگى و مباركى ، رانندهام و آسانى ، همآغوشم و سختى ، جدا شده از من ، و كاميابى ، ميان دو راهىهايم ، و تقدير ، موافق من ، و امنيت ، رفيق و همراه من ، كه تو صاحب نعمت و بخشش و قوّت و قدرتى ، و تو بر هر كارى توانايى» .
ر . ك : ص ۱۶۱ (سيره پيامبر صلى اللّه عليه و آله در سوارى / ذكر گفتن پيامبر صلى اللّه عليه و آله هنگام سواركارى) .