۱۹۲۷.تاريخ دمشق : عمر بن خطّاب گفت : اى پيامبر خدا! چگونه تو از همه ما فصيحترى ، در حالى كه از ميان ما بيرون [ و به جايى ديگر ]نرفتهاى ؟ پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «زبان اسماعيل ، كهنه شده [و از يادها رفته] بود . جبرئيل آن را آورد و من حفظش كردم» .
۱۹۲۸.امام حسن عليه السلام ـ در وصف پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ـ : خوشسخن و فصيح بود .
۱۹۲۹.المغنى عن حمل الأسفارـ به نقل از بريده ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله از فصيحترين عربها بود و گاه سخنى مىگفت كه [ آن را از فرط فصاحت و اشتمال بر واژههاى زيبا و كمكاربرد] نمىفهميدند ، تا آن كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله خود ، آگاهشان مىكرد .
۱۹۳۰.الاستيعاب : طهفة بن زهير نهدى در سال نهم ، هنگامى كه هيئت نمايندگى بيشتر عربها آمدند ، بر پيامبر صلى اللّه عليه و آله وارد شد و با كلامى فصيح با ايشان سخن گفت و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله هم مانند او ، [ شيوا و فصيح ]پاسخ گفت .
۱۵ / ۲
خوشصداترينِ مردم
۱۹۳۱.الطبقات الكبرىـ به نقل از قتاده ـ : خداوند ، هيچ پيامبرى را برنينگيخت ، مگر آن كه نيكورو و خوشصدا بود تا آن جا كه پيامبرتان را نيز نيكوروى و خوشصدا برانگيخت . پيامبر صلى اللّه عليه و آله صدايش را در گلويش نمىچرخاند ؛ امّا آن را كمى مىكشيد .