۱۹۰۰.المناقب ، كوفى ـ به نقل از يونس بن خباب ، در حديثى كه سند آن را به پيامبر صلى اللّه عليه و آله مىرساند ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله از باغى گذر كرد . على عليه السلام كه همراه پيامبر صلى اللّه عليه و آله بود ، گفت : اين باغ ، چه قدر زيباست ! پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «باغ تو در بهشت ، از آن ، زيباتر است» و بر هفت باغ گذشتند . در هر كدام على عليه السلام مىگفت : اى پيامبر خدا ! چه قدر اين باغ زيباست ! و پيامبر صلى اللّه عليه و آله همين پاسخ را به او مىداد كه : «باغ تو در بهشت ، از آن ، زيباتر است» .
سپس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله سرش را در سينه على عليه السلام نهاد و گريست . على عليه السلام گفت : اى پيامبر خدا! براى چه مىگرييد ؟ خداوند، چشمانت را گريان نكند ! پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «كينههايى در سينه برخى مردم است كه آنها را برايت آشكار نمىكنند، تا آن كه من از تو جدا [ و رهسپار آخرت] شوم» .
۱۹۰۱.المعجم الكبيرـ به نقل از ابن عبّاس ـ : من همراه پيامبر صلى اللّه عليه و آله و على عليه السلام به سوى باغهاى مدينه خارج شدم . به باغى رسيديم . على عليه السلام گفت : اى پيامبر خدا ! اين باغ ، چه قدر زيباست ! پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «باغ تو در بهشت ، زيباتر از اين است» . آن گاه به سر و مَحاسن على عليه السلام اشاره كرد و گريست ، به گونهاى كه صدايش به گريه بلند شد . پرسيده شد : چه چيز ، موجب گريه شما شد ؟ [پس به على عليه السلام ] فرمود : «كينههايى در دل گروهى است كه آنها را براى تو آشكار نمىكنند تا آن كه مرا از دست بدهند» .
ر . ك : دانشنامه امير المؤمنين عليه السلام : ج ۷ ص ۲۵۳ (خبر دادن پيامبر صلى اللّه عليه و آله از شهادت على عليه السلام ) .