۱۸۹۷.امام صادق عليه السلام : پيامبر صلى اللّه عليه و آله پس از آن كه خبر وفات جعفر بن ابى طالب عليه السلام و زيد بن حارثه به ايشان رسيد ، هر گاه وارد خانهاش مىشد ، بر آن دو ، بسيار مىگريست و مىفرمود : «آن دو ، همسخن و انيس من بودند و هر دو رفتند !» .
۱۴ / ۱۱
گريه پيامبر صلى اللّه عليه و آله از آنچه در آينده براى على عليه السلام رخ مىدهد
۱۸۹۸.امام على عليه السلام : پيامبر صلى اللّه عليه و آله مرا در آغوش گرفت و با صداى بلند گريست . گفتم : چه موجب شده كه گريه كنيد ؟ فرمود : «كينههاى مردمانى نسبت به تو كه تنها پس از من ، آنها را برايت آشكار مىكنند» .
۱۸۹۹.امام على عليه السلام : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله دست مرا گرفته بود و در برخى از كوچههاى مدينه قدم مىزديم تا آن كه به باغى رسيديم . گفتم : اى پيامبر خدا ! چه قدر اين باغ زيباست !
فرمود : «در بهشت ، بهتر از اين ، از آنِ توست» .
آن گاه به باغ ديگرى رسيديم . گفتم : اى پيامبر خدا ! چه قدر اين باغ زيباست !
فرمود : «در بهشت ، زيباتر از اين ، از آنِ توست» .
از هفت باغ گذشتيم كه در برابر هر كدام گفتم : چه قدر زيباست ! و او فرمود : «در بهشت ، زيباتر از اين ، از آنِ توست» .
وقتى كه راه خلوت شد ، دست به گردن من افكند و گريهاش گرفت . گفتم : اى پيامبر خدا ! چه چيزى تو را به گريه انداخت ؟
فرمود : «كينههايى در سينه برخى مردم است كه آنها را براى تو آشكار نمىكنند ، مگر پس از من» .
گفتم : اى پيامبر خدا ! آيا دينم سالم خواهد ماند ؟
فرمود : «دينت سالم مىماند» .