۱۸۸۳.امام على عليه السلام : هنگامى كه ابراهيم فرزند پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در گذشت ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به من فرمان داد و او را غسل دادم و پيامبر صلى اللّه عليه و آله كفنش كرد و حنوط بر او ماليد و به من گفت : «آن را [ بر دوشت] ببر ، اى على!» و من او را تا بقيع بردم و پيامبر صلى اللّه عليه و آله بر او نماز خواند و سپس او را به نزديك قبر آورد و آن گاه به من فرمود : «اى على! پايين برو» و من پايين [ به درون قبر] رفتم و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله او را برايم فرو فرستاد و هنگامى كه او را فرونهاده ديد ، گريست و مسلمانان نيز از گريه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به گريه افتادند ، تا آن جا كه صداى مردان از صداى گريه زنان بلندتر شد و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آنان را به شدّت [از شيون كردن] نهى نمود و فرمود : «چشم ، اشك مىريزد و دل مىسوزد؛ ولى چيزى نمىگوييم كه خدا را خوش نيايد و ما مصيبتزده تو هستيم و ما بر تو غمگينيم ، اى ابراهيم!» . آن گاه قبرش را صاف و مرتّب كرد و دستش را نزد سر ابراهيم نهاد و آن را تا بيخ انگشت شست به درون خاك قبر فرو برد و گفت : «به نام خدا ، راه ورود شيطان را بر تو بستم ».