دلش [پنهان] است» .۱اندوه پيامبر صلى اللّه عليه و آله را همگان نمىبينند . اندوه نهان او را يا خداوند مىبيند و خبر مىدهد۲ و يا خويشاوند نزديكى مانند هند بن ابى هاله كه به گفته امام حسن عليه السلام توصيفگر چهره و رفتار پيامبر صلى اللّه عليه و آله ۳ و گزارشگر نشانههاى شخصى و شخصيتى ايشان است .۴
افزون بر اين ، چرايى و زمينههاى اندوه پيامبر صلى اللّه عليه و آله نيز با غمهاى متعارف بشرى متفاوت است . پيامبر صلى اللّه عليه و آله نه براى از كف دادن مالى اندوهناك مىشده و نه به خاطر به دست نياوردن جاهى ، قرار از كف مىداده و نه از شكستى ظاهرى در ميدان نبرد ، دل و چهره تنگ مىنموده است . غم او ، تباهى هزاران انسان بوده و همّ او هدايت بشر . او چنان به رستگارى نوع انسان مىانديشيد كه گويى جان بر سر آن مىنهاد . اين سخن برآمده از قرآن است كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وقتى مىديد كسانى سخن او را ـ كه دعوت به سعادت دنيا و آخرت بود ـ ، نمىپذيرند ، گاه تا مرز از دست دادن جان خود ، اندوهناك مىشد .۵
اين اندوه مقدّس است كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله را به تكاپويى هميشگى وا مىدارد تا بى آسودگى۶ و بدون كوچكترين بىاعتنايى ، به اين سو و آن سو بدود تا مرهم جانفزاى خويش را بر هر زخم كهنه و تازه بشرى بنهد . پيامبر صلى اللّه عليه و آله از دردهاى بشر رنج مىبُرد و رنجهاى انسانى ، قلبش را به درد مىآورْد، امّا اين اندوه ، او را به جلو مىرانْد ، نه آن كه نشاط و حركت را از او بگيرد و دل و رويش را گرفته نمايد . اين
1.الكافى : ج ۲ ص ۲۲۶ ح ۱ .
2.مانند آنچه خداوند در آيه ۳۳ از سوره انعام ، خبر داده است : «قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِى يَقُولُونَ ؛ به يقين مىدانيم كه آنچه مىگويند ، تو را اندوهناك مىسازد» . نيز ، ر . ك : ص ۲۵۰ (سه آيه همين باب) .
3.ر . ك : ج ۲ ص ۲۰۳ (سيره اخلاقى پيامبر صلى اللّه عليه و آله / والايىهاى اخلاقى پيامبر صلى اللّه عليه و آله در حديث ابو هاله) .
4.ر . ك : ص۲۵۳ ح ۱۸۳۵ .
5.ابو الجارود در گزارشى مىگويد : «عن أبى جعفر عليه السلام فى قوله تعالى : «فَلَعَلَّكَ بَـخِعٌ نَّفْسَكَ» يَقولُ : قاتِلٌ نَفسَكَ عَلى آثارِهِم ، و أمّا [قوله] «أَسَفًا » يَقولُ : حُزنا ؛ امام باقر عليه السلام در باره اين سخن خداى متعال : «گويى مىخواهى خودت را هلاك كنى» فرمود : يعنى در پى اعراض آنان خودت را بكشى . و امّا اين [كلمه ]«أَسَفًا » يعنى از اندوه [بر آنان]» (تفسير القمّى : ج ۲ ص ۳۱) .
6.ر . ك : ص۲۵۳ ح ۱۸۳۵ .