237
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم

س ـ لبخند پيامبر صلى اللّه عليه و آله از بهبود يافتن مردى با فاتحة الكتاب

۱۸۲۲.صحيح مسلمـ به نقل از ابو سعيد خُدرى ـ : گروهى از ياران پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در سفرى بودند كه بر يكى از قبيله‏هاى عرب گذشتند و از آنها خواستار مهمانى و يارى شدند ؛ امّا آنها مهمانشان نكردند و به ياران پيامبر صلى اللّه عليه و آله گفتند : كسى ميان شما هست كه رقيه ۱ بلد باشد ؟ رئيس قبيله را مار گزيده ، و يا آسيبى به او رسيده است . مردى از ميان آن گروه گفت : آرى ! و نزد او آمد و فاتحة الكتاب را بر او خواند و آن مرد بهبود يافت و دسته‏اى گوسفند به او دادند ؛ ولى آن مرد نپذيرفت و گفت : بايد ابتدا با پيامبر گفتگو كنم .
او نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و ماجرا را حكايت كرد و گفت : اى پيامبر خدا ! به خدا سوگند جز با خواندن فاتحة الكتاب ، او را درمان نكردم . پيامبر صلى اللّه عليه و آله لبخند زد و فرمود : «نمى‏دانى كه آن، خود رقيه است [ و مى‏توان آن را براى خوب شدن بيمار خواند] !» و سپس فرمود : «گوسفندها را از آنها بگيريد و براى من هم سهمى كنار بگذاريد» .

ع ـ خنده پيامبر صلى اللّه عليه و آله در ماجراى طلب باران

۱۸۲۳.صحيح البخارىـ به نقل از اَنَس ـ : مردى نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و پيامبر صلى اللّه عليه و آله در مدينه خطبه نماز جمعه را مى‏خواند . آن مرد گفت : باران نباريده است! از خدايت طلب باران كن . پيامبر صلى اللّه عليه و آله به آسمان نگريست و باران طلبيد ، در حالى كه ما ابرى در آسمان نمى‏ديديم ؛ امّا ابرها كم كم پديد و گرد آمدند و سپس چنان باريدند كه آب در مسيل‏هاى مدينه روان شد و تا جمعه ديگر ، [ آسمان] از باريدن باز نايستاد .
آن گاه همان مرد يا فردى ديگر ، در حالى كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله خطبه مى‏خواند ، گفت : غرق شديم ! خدايت را بخوان تا آب را از ما باز دارد . پيامبر صلى اللّه عليه و آله خنديد و سپس دو يا سه بار گفت : «خدايا! كناره‏هاى ما و نه بر خود ما» و ابرها كم كم از مدينه پراكنده شدند و به راست و چپ رفتند و بر كناره‏هاى مدينه باريدند و چيزى از آنها در مدينه نباريد . خداوند ، كرامت پيامبرش صلى اللّه عليه و آله و اجابت دعايش را به آنان نشان داد .

1.رقيه ، ذكر و يا آيه‏اى است كه با خواندن آن ، بيمار شفا مى‏يابد ، مانند : خواندن سوره حمد يا آية الكرسى .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم
236

س ـ تَبَسُّمُهُ مِن رُقيِةِ رَجُلٍ بِفاتِحَةِ الكِتابِ

۱۸۲۲.صحيح مسلم عن أبي سعيد الخدري : إنَّ ناسا مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله كانوا في سَفَرٍ ، فَمَرّوا بِحَيٍّ مِن أحياءِ العَرَبِ ، فَاستَضافوهُم فَلَم يُضَيِّفوهم ، فَقالوا لَهُم : هَل فيكُم راقٍ۱ ، فَإِنَّ سَيِّدَ الحَيِّ لَديغٌ أو مُصابٌ ؟ فَقالَ رَجُلٌ مِنهُم : نَعَم ، فَأَتاهُ فَرَقاهُ بِفاتِحَةِ الكِتابِ ، فَبَرَأَ الرَّجُلُ ، فَاُعطِيَ قَطيعا مِن غَنَمٍ فَأَبى أن يَقبَلَها ، وقالَ : حَتّى أذكُرَ ذلِكَ لِلنَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله ، فَأَتَى النَّبِيَّ صلى اللّه عليه و آله فَذَكَرَ ذلِكَ لَهُ ، فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، وَاللّهِ ، ما رَقَيتُ إلاّ بِفاتِحَةِ الكِتابِ .
فَتَبَسَّمَ وقالَ : وما أدراكَ أنَّها رُقيَةٌ ، ثُمَّ قالَ : خُذوا مِنهُم ، وَاضرِبوا لي بِسَهمٍ مَعَكُم .۲

ع ـ ضَحِكُهُ عِندَ نُزولِ المَطَرِ فِي استِسقائِهِ

۱۸۲۳.صحيح البخاري عن أنس : إنَّ رَجُلاً جاءَ إلَى النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله يَومَ الجُمُعَةِ وهُوَ يَخطُبُ بِالمَدينَةِ ، فَقالَ : قَحَطَ المَطَرُ فَاستَسقِ رَبَّكَ . فَنَظَرَ إلَى السَّماءِ وما نَرى مِن سَحابٍ ، فَاستَسقى ، فَنَشَأَ السَّحابُ بَعضُهُ إلى بَعضٍ ، ثُمَّ مُطِروا حَتّى سالَت مَثاعِبُ۳ المَدينَةِ ، فَما زالَت إلَى الجُمُعَةِ المُقبِلَةِ ما تُقلِعُ .
ثُمَّ قامَ ذلِكَ الرَّجُلُ أو غَيرُهُ وَالنَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله يَخطُبُ ، فَقالَ : غَرِقنا ، فَادعُ رَبَّكَ يَحبِسَها عَنّا ، فَضَحِكَ . ثُمَّ قالَ : «اللّهُمَّ حَوالَينا لا عَلَينا» مَرَّتَينِ أو ثَلاثا ، فَجَعَلَ السَّحابُ يَتَصَدَّعُ عَنِ المَدينَةِ يَمينا وشِمالاً يُمطَرُ ما حَوالَينا ، ولا يُمطَرُ مِنها شَيءٌ ، يُريهِمُ اللّهُ كَرامَةَ نَبِيِّهِ صلى اللّه عليه و آله وإجابَةَ دَعوَتِهِ .۴

1.راق : أي صاحب رقية ، وهي العوذة التي يُرقى بها صاحب الآفة ؛ كالحمّى والصرع وغير ذلك من الآفات (اُنظر : النهاية : ج ۲ ص ۲۵۴ «رقي») .

2.صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۷۲۷ ح ۶۵ ، السنن الكبرى للنسائي : ج ۴ ص ۳۶۵ ح ۷۵۳۳ و ج ۶ ص ۲۵۵ ح ۱۰۸۶۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۵ ح ۱۰۹۸۵ كلّها نحوه وراجع : صحيح البخاري : ج ۴ ص ۱۹۱۳ ح ۴۷۲۱ وسنن أبي داود : ج ۳ ص ۲۶۵ ح ۳۴۱۹ .

3.المَثاعِب : جمع مَثعَب ، وهو المرزاب (اُنظر : ترتيب كتاب العين ، ص ۱۱۷ ، الصحاح : ج ۱ ص ۹۲ «ثعب») .

4.صحيح البخاري : ج ۵ ص ۲۲۶۱ ح ۵۷۴۲ ، مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۵۱۹ ح ۱۳۷۴۵ ، فتح الباري : ج ۲ ص ۵۱۲ ح ۱۰۲۱ كلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج ۸ ص ۴۳۳ ح ۲۳۵۴۰ وراجع : الاحتجاج : ج ۱ ص ۵۰۱ ح ۱۲۷ و روضة الواعظين : ج ۱ ص ۱۶۳ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7651
صفحه از 511
پرینت  ارسال به