227
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم

ح ـ خنده پيامبر صلى اللّه عليه و آله از سخن صحرانشين

۱۸۱۳.صحيح البخارىـ به نقل از ابو هريره ـ : روزى ، پيامبر صلى اللّه عليه و آله گفتگو مى‏كرد و مردى صحرانشين هم نزدش بود . پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «مردى از بهشتيان از خدايش اجازه خواست تا كشت و زرع كند . خداوند به او گفت : مگر آنچه مى‏خواهى ، در اختيارت نيست ؟ گفت : چرا ؛ امّا من دوست دارم زراعت كنم . پس بذر پاشيد و بلافاصله دانه‏ها سر بر آوردند و قد كشيدند و آماده درو به استوارى كوه شدند . خداوند عز و جل فرمود : بيا بگير ـ اى فرزند آدم ـ كه هيچ چيزى تو را سير نمى‏كند» .
مرد صحرانشين گفت : به خدا سوگند ، آن مرد ، يا قريشى است و يا از انصار ؛ زيرا آنان ، اهل زراعت اند ؛ امّا ما صحرانشينان اهل زراعت نيستيم !
پيامبر صلى اللّه عليه و آله [ از اين سخن] خنديد .

۱۸۱۴.المناقب ، ابن شهرآشوب : مردى صحرانشين آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! به ما خبر رسيده كه مسيح (دجّال) براى مردم كه از گرسنگى هلاك شده‏اند ، تريد آب‏گوشت مى‏آورد . آيا مى‏بينى ـ پدر و مادرم فدايت ـ كه از سر خويشتندارى و بى‏رغبتى ، از آب‏گوشت او دست بكشم ؟ !
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله خنديد و فرمود : «خداوند ، تو را با همان چيزى بى‏نياز مى‏كند كه مؤمنان را بى‏نياز مى‏كند» .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم
226

ح ـ ضَحِكُهُ مِن كَلامِ الأَعرابِيِّ

۱۸۱۳.صحيح البخاري عن أبي هريرة : إنَّ النَّبِيَّ صلى اللّه عليه و آله كانَ يَوما يُحَدِّثُ ـ وعِندَهُ رَجُلُ مِن أهلِ البادِيَةِ ـ أنَّ رَجُلاً مِن أهلِ الجَنَّةِ استَأذَنَ رَبَّهُ فِي الزَّرعِ ، فَقالَ لَهُ : ألَستَ فيما شِئتَ ؟ قالَ : بَلى ، ولكِنّي اُحِبُّ أن أزرَعَ ، قالَ : فَبَذَرَ ، فَبادَرَ الطَّرفُ نَباتُهُ وَاستِواؤُهُ وَاستِحصادُهُ ، فَكانَ أمثالَ الجِبالِ ، فَيَقولُ اللّهُ عزّ وجلّ : دونَكَ يَابنَ آدَمَ ، فَإِنَّهُ لا يُشبِعُكَ شَيءٌ .
فَقالَ الأَعرابِيُّ : وَاللّهِ ، لا تَجِدُهُ إلاّ قُرَشِيّا أو أنصارِيّا ، فَإِنَّهُم أصحابُ زَرعٍ ، وأَمّا نَحنُ فَلَسنا بِأَصحابِ زَرعٍ ! فَضَحِكَ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله .۱

۱۸۱۴.المناقب لابن شهرآشوب : جاءَ أعرابِيٌّ فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، بَلَغَنا أنَّ المَسيحَ ـ يَعنِي الدَّجّالَ ـ يَأتِي النّاسَ بِالثَّريدِ وقَد هَلَكوا جَميعا جوعا ، أَفتَرى بِأَبي أنتَ واُمّي أن أكُفَّ مِن ثَريدِهِ تَعَفُّفا وتَزَهُّدا ؟! فَضَحِكَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ، ثُمَّ قالَ : يُغنيكَ اللّهُ بِما يُغني بِهِ المُؤمِنينَ .۲

1.صحيح البخاري : ج ۲ ص ۸۲۶ ح ۲۲۲۱ و ج ۶ ص ۲۷۳۳ ح ۷۰۸۱ نحوه ، مسند ابن حنبل : ج ۳ ص ۵۸۹ ح ۱۰۶۴۷ ، كنز العمّال : ج ۱۴ ص ۴۷۸ ح ۳۹۳۳۴ .

2.المناقب لابن شهرآشوب : ج ۱ ص ۱۴۸ ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۹۵ ح ۱ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد سوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7351
صفحه از 511
پرینت  ارسال به