۲۲۳۷.الطبقات الكبرى ـ به نقل از يحيى بن شبل ، از امام باقر علیه السلام ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله هنگامى كه به مدينه آمد۱و على علیه السلام با فاطمه عليها السلام ازدواج كرد و خواست كه او را به خانه ببرد ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به على فرمود : «منزلى پيدا كن» .
او در جستجوى منزلى بر آمد و اندكى دورتر از پيامبر صلى اللّه عليه و آله منزلى گرفت و عروسى كرد و فاطمه عليها السلام را به آن جا برد . پيامبر صلى اللّه عليه و آله نزد فاطمه آمد و فرمود : «مىخواهم تو را نزديكتر به خودم بياورم» . فاطمه عليها السلام به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله گفت : پس با حارثة بن نعمان صحبت كنيد كه خانهاش را به من بدهد . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «حارثه ، آن قدر به خاطر ما نقل مكان كرده ، كه ديگر از او خجالت مىكشم» .
اين خبر ، به حارثه رسيد . او خانهاش را خالى كرد و نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! شنيدهام كه مىخواهيد فاطمه را به كنار خود بياوريد . اين منزلهاى من ، نزديكترينِ خانههاى بنى نجّار به شماست.خودم و اموالم،از آنِ خدا و پيامبر اوست. به خدا سوگند ـ اى پيامبر خدا ـ آن مالى كه از من مىگيريد ، نزد من ، دوستداشتنىتر از اموالى است كه نمىگيريد ! پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «راست مىگويى . خدا به تو بركت دهد !» . پس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فاطمه را به خانه حارثه ، منتقل كرد .
محمّد بن عمر گفت : حارثة بن نعمان ، چند خانه ، نزديك مسجد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و بر گرد آن داشت و هر گاه كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله تشكيل خانوادهاى جديد مىداد ، حارثة بن نعمان براى پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله از خانهاش نقل مكان مىكرد ، تا آن جا كه همه خانههايش از آنِ پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و همسرانش شدند .