55
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم

۲۲۲۴.الطبقات الكبرى ـ به نقل از سعيد بن مسيّب ، از اُمّ ايمن ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله دخترش فاطمه را به همسرىِ على بن ابى طالب در آورد و به على فرمان داد تا بر فاطمه وارد نشود تا نزدش بيايد و يهوديان نيز وارد شدن مرد بر همسرش را عقب مى‏انداختند . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آمد تا جلوى در ايستاد و سلام داد و اجازه ورود خواست . به او اجازه داده شد . پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «آيا برادرم آن جاست ؟» . اُمّ ايمن گفت : پدر و مادرم فدايت باد ، اى پيامبر خدا ! چه كسى برادر توست ؟ فرمود : «على بن ابى طالب» . گفت : چگونه برادرت است و دخترت را به همسرى‏اش در آورده‏اى ؟ پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «اين گونه [ و با برادرى قراردادى] مى‏شود ، اى اُمّ ايمن!» .
سپس ظرف آبى خواست و دستانش را در آن شست و آن گاه على علیه السلام را طلبيد و رو به رويش نشست و از آن آب بر سينه و ميان شانه‏هايش پاشيد و سپس فاطمه عليها السلام را خواست و او بدون روسرى آمد ، در حالى [ كه از شرم و حيا] پايش در لباسش گير مى‏كرد . آن گاه پيامبر صلى اللّه عليه و آله از آن آب بر او هم پاشيد و سپس فرمود : «به خدا سوگند ، در اين كه تو را به همسرىِ بهترين فرد خاندانم در آورم ، كوتاهى نكردم» .
من، مسئول جهيزيّه فاطمه عليها السلام بودم و در ميان جهيزيّه‏اش ، پشتى‏اى از پوستى دبّاغى شده بود كه با الياف خرما پُر شده و كف اتاق نيز با ماسه فرش شده بود .

۲۲۲۵.المناقب ، ابن شهرآشوب ـ در يادكرد از زفاف فاطمه عليها السلام ـ :روايت شده كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «دو درياى به هم رسيده و دو ستاره همراه شده ، خوش آمدند !» . آن گاه به سوى در بيرون رفت ، در حالى كه مى‏فرمود : «خداوند ، شما را پاك بدارد و نسلتان را پاكيزه گرداند ! من با هر كس كه شما با او آشتى باشيد ، آشتى هستم و با هر كس كه در جنگ باشيد ، در جنگم . شما را به خدا مى‏سپارم و خواستار جانشينى [ و سرپرستى او] به جاى خودم مى‏شوم» .
و اسماء بنت عميس بر پايه وصيّت خديجه به او ، يك هفته نزد فاطمه عليها السلام خوابيد و پيامبر صلى اللّه عليه و آله براى دنيا و آخرتش دعا كرد .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
54

۲۲۲۴.الطبقات الكبرى عن سعيد بن المسيب عن اُمّ أيمن :زَوَّجَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ابنَتَهُ فاطِمَةَ مِن عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليهما السلام ، وأَمَرَهُ أن لا يَدخُلَ عَلى فاطِمَةَ عليها السلام حَتّى يَجيئَهُ ، وكانَتِ اليَهودُ يُؤَخِّرونَ الرَّجُلَ عَن أهلِهِ ، فَجاءَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله حَتّى وَقَفَ بِالبابِ وسَلَّمَ ، فَاستَأذَنَ فَاُذِنَ لَهُ ، فَقالَ : أثَمَّ أخي ؟ فَقالَت اُمُّ أيمَنَ : بِأَبي أنتَ واُمّي يا رَسولَ اللّهِ ، مَن أخوكَ ؟ قالَ : عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ ، قالَت : وكَيفَ يَكونُ أخاكَ وقَد زَوَّجتَهُ ابنَتَكَ ؟! قالَ : هُوَ ذاكَ يا اُمَّ أيمَنَ .
فَدَعا بِماءٍ في إناءٍ فَغَسَلَ فيهِ يَدَيهِ، ثُمَّ دَعا عَلِيّا عليه السلام فَجَلَسَ بَينَ يَدَيهِ، فَنَضَحَ عَلى صَدرِهِ مِن ذلِكَ الماءِ وبَينَ كَتِفَيهِ ، ثُمَّ دَعا فاطِمَةَ عليها السلام فَجاءَت بِغَيرِ خِمارٍ تَعَثَّرُ في ثَوبِها ، ثُمَّ نَضَحَ عَلَيها مِن ذلِكَ الماءِ ، ثُمَّ قالَ : وَاللّهِ ، ما ألَوتُ أن زَوَّجتُكِ خَيرَ أهلي.
وقالَت اُمُّ أيمَنَ : وَليتُ جَهازَها ، فَكانَ فيما جَهَّزتُها بِهِ مِرفَقَةٌ مِن أدَمٍ حَشوُها ليفٌ ، وبَطحاءُ مَفروشٌ في بَيتِها .۱

۲۲۲۵.المناقب لابن شهر آشوبـ في ذِكرِ زَفافِ فاطِمَةَ عليها السلام ـ :رُوِيَ أنَّهُ صلى اللّه عليه و آله قالَ : مَرحَبا بِبَحرَينِ يَلتَقِيانِ ونَجمَينِ يَقتَرِنانِ . ثُمَّ خَرَجَ إلَى البابِ يَقولُ : طَهَّرَكُما وطَهَّرَ نَسلَكُما ، أنَا سِلمٌ لِمَن سالَمَكُما وحَربٌ لِمَن حارَبَكُما ، أستَودِعُكُمَا اللّهَ وأَستَخلِفُهُ عَلَيكُما .
وباتَت عِندَها أسماءُ بِنتُ عُمَيسٍ اُسبوعا بِوَصِيَّةِ خَديجَةَ إلَيها ، فَدَعا لَهَا النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله في دُنياها وآخِرَتِها .۲

1.الطبقات الكبرى : ج ۸ ص ۲۴ ، السنن الكبرى للنسائي : ج ۵ ص ۱۴۴ ح ۸۵۱۰ ، خصائص أمير المؤمنين عليه السلام للنسائي : ص ۲۳۱ ح ۱۲۵ كلاهما عن ابن عبّاس ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۵ ص ۳۹۴ ح ۶۹۴۴ ، ذخائر العقبى : ص ۶۷ كلاهما عن أنس و كلّها نحوه .

2.المناقب لابن شهرآشوب : ج ۳ ص ۳۵۵ ، بحار الأنوار : ج ۴۳ ص ۱۱۷ ح ۲۴ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9743
صفحه از 541
پرینت  ارسال به