ب ـ قطع كلام همنشين
۲۷۸۰.امام على علیه السلام ـ در بيان سيره پيامبر صلى اللّه عليه و آله با همنشينانش ـ :پيامبر صلى اللّه عليه و آله سخن كسى را قطع نمىكرد، مگر آن كه از حد مىگذراند (/ ناروا مىگفت)۱كه در اين صورت، سخن او را با نهى كردن يا برخاستن قطع مىكرد.
ج ـ پذيرش ستايش
۲۷۸۱.امام على علیه السلام ـ در بيان سيره پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با همنشينانش ـ :مدحِ كسى را نمىپذيرفت، مگر از كسى كه مىخواست جبران كند.
۲۷۸۲.امام صادق علیه السلام :عربى بياباننشين نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و به ايشان گفت : آيا تو بهترينِ ما از نظر پدر و مادر و بزرگوارترين فرزند [بازمانده] و سَرور در جاهليت و اسلام نيستى ؟
پيامبر صلى اللّه عليه و آله خشمگين شد و فرمود : «اى اعرابى ! بر زبانت چند پرده است ؟».
گفت : دو پرده، لبها و دندانها.
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «در هيچ كدام از اينها، چيزى نبود كه جلو تيزى زبانت را بگيرد ؟ هان كه در دنيا به كسى چيزى داده نشد كه براى آخرتش زيانبارتر از زبان گشاده باشد ! اى على! برخيز و زبانش را ببر !» مردم گمان بردند كه على علیه السلام زبانش را مىبُرد ؛ امّا او چند درهم به او عطا كرد.