429
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم

۲۷۳۹.امام باقر علیه السلام :مردى خدمت پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و از آزارهاى همسايه‏اش شكايت كرد. پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او فرمود : «شكيبايى كن». مرد، بار دوم آمد و پيامبر صلى اللّه عليه و آله باز به او فرمود : «شكيبايى كن». مرد، براى سومين بار آمد و شكايت كرد. پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او فرمود : «هنگامى كه مردم براى نماز جمعه مى‏روند، تو اثاثيه‏ات را به كوچه بياور تا هر كس به نماز جمعه مى‏رود، آنها را ببيند و اگر علّتش را از تو پرسيدند، ماجرا را به آنها بگو».
آن مرد، چنين كرد. همسايه‏اش كه او را آزار مى‏داد، نزد وى آمد و گفت : اثاثيه‏ات را برگردان. خداوند، گواهت باشد كه ديگر آزارت نمى‏دهم !

۴ / ۴

باز داشتن از خرده‏گيرى و سرزنش كردن

۲۷۴۰.المناقب، ابن شهرآشوب :پيامبر صلى اللّه عليه و آله هيچ كس را [كوچك‏ترين] دشنامى نداد... و كسى را سرزنش نكردند، مگر آن كه فرمود : «رهايش كنيد».

۴ / ۵

پرهيز از شنيدن غنا

۲۷۴۱.سنن أبى داوود ـ به نقل از نافع ـ :ابن عمر، آواز نى‏اى را شنيد. انگشتانش را در گوش‏هاى خود كرد و دور شد و به من گفت : اى نافع ! چيزى مى‏شنوى ؟ من گفتم : نه. در اين هنگام انگشتانش را از گوش‏هاى خود برداشت و گفت : من همراه پيامبر بودم كه چنين صدايى را شنيد و اين چنين كارى كرد.


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
428

۲۷۳۹.الإمام الباقر عليه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلَى النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله فَشَكا إلَيهِ أذىً مِن جارِهِ ، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : اِصبِر . ثُمَّ أتاهُ ثانِيَةً ، فَقالَ لَهُ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله : اِصبِر . ثُمَّ عادَ إلَيهِ فَشَكاهُ ثالِثَةً ، فَقالَ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله لِلرَّجُلِ الَّذي شَكا : إذا كانَ عِندَ رَواحِ النّاسِ إلَى الجُمُعَةِ ، فَأخرِج مَتاعَكَ إلَى الطَّريقِ حَتّى يَراهُ مَن يَروحُ إلَى الجُمُعَةِ ، فَإِذا سَأَلوكَ فَأَخبِرهُم .
قالَ : فَفَعَلَ ، فَأَتاهُ جارُهُ المُؤذي لَهُ فَقالَ لَهُ : رُدَّ مَتاعَكَ ، فَلَكَ اللّهُ عَلَيَّ ألاّ أعودَ !۱

۴ / ۴

النَّهيُ عَنِ المَلامَةِ

۲۷۴۰.المناقب لابن شهرآشوب :كانَ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله ما شَتَمَ أحَدا بِشَتمَةٍ . . . ولا لاموا أحَدا إلاّ قالَ : دَعوهُ .۲

۴ / ۵

تَجَنُّبُ سَماعِ الغِناءِ

۲۷۴۱.سنن أبي داود عن نافع :سَمِعَ ابنُ عُمَرَ مِزمارا ، قالَ : فَوَضَعَ إصبَعَيهِ عَلى اُذُنَيهِ ونَأى عَنِ الطَّريقِ ، وقالَ لي : يا نافِعُ ، هَل تَسمَعُ شَيئا ؟ فَقُلتُ : لا ، قالَ : فَرَفَعَ إصبَعَيهِ مِن اُذُنَيهِ وقالَ : كُنتُ مَعَ النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله فَسَمِعَ مِثلَ هذا ، فَصَنَعَ مِثلَ هذا .۳

1.الكافي : ج ۲ ص ۶۶۸ ح ۱۳ عن سدير ، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۱۲۲ ح ۹۱ ؛ سنن أبي داود : ج ۴ ص ۳۳۹ ح ۵۱۵۳ ، الأدب المفرد : ص ۵۰ ح ۱۲۴ ، صحيح ابن حبّان : ج ۲ ص ۲۷۸ ح ۵۲۰ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۴ ص ۱۸۳ ح ۷۳۰۲ كلّها عن أبي هريرة نحوه ، كنز العمّال : ج ۹ ص ۱۸۷ ح ۲۵۶۱۶ .

2.المناقب لابن شهرآشوب : ج ۱ ص ۱۴۶ ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۲۷ ح ۳۴ و راجع إحياء العلوم : ج ۲ ص ۵۲۶ .

3.سنن أبي داود : ج ۴ ص ۲۸۱ ح ۴۹۲۴ و ص ۲۸۲ ح ۴۹۲۵ ، مسند ابن حنبل : ج ۲ ص ۲۱۴ ح ۴۵۳۵ ، صحيح ابن حبّان : ج ۲ ص ۴۶۸ ح ۶۹۳ و فيهما «زمارة راع» بدل «مزمارا» ، سنن ابن ماجة : ج ۱ ص ۶۱۳ ح ۱۹۰۱ و فيه «صوت طبل» بدل «مزمارا» و كلّها نحوه ، الدرّ المنثور : ج ۶ ص ۵۰۷ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6319
صفحه از 541
پرینت  ارسال به