۲۷۳۶.المستدرك على الصحيحين ـ در باره زيد ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با يارانش نشسته بود و سخن مىگفت كه برخاست و به اندرون رفت. زيد برخاست و در جاى پيامبر صلى اللّه عليه و آله نشست و با آنان شروع به نقل سخنان پيامبر صلى اللّه عليه و آله كرد ، كه از كنار آنها گوشتى هديه شده به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را بردند. آنان به زيد ـ كه از همه جوانتر بود ـ ، گفتند : اى ابو سعيد ! كاش بر مىخاستى و نزد پيامبر مىرفتى و از سوى ما به او سلام مىرساندى و به ايشان مىگفتى : يارانت مىگويند اگر موافق هستيد، از اين گوشت براى ما هم بفرستيد.
پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او فرمود : «به سوى آنان باز گرد، كه پس از تو گوشت خوردند!». زيد آمد و گفت : درخواستتان را به پيامبر خدا رساندم. فرمود : «به سوى آنان باز گرد، كه پس از تو گوشت خوردند». آنها گفتند : ما گوشتى نخورديم و اين امر، جديد [و شگفت] است ! بياييد با هم نزد پيامبر خدا برويم و از او بپرسيم كه ماجرا چيست؟ آنها نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آمدند و گفتند : اى پيامبر خدا ! ما كسى را براى آن گوشتى كه نزد شما آمده بود، به سويت فرستاديم ؛ ولى زيد ادّعا مىكند كه [شما فرمودهايد : ]آنها گوشت خوردهاند. به خدا سوگند، ما گوشتى نخوردهايم !
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «گويى سبزى و شادابى گوشت زيد را در [لا به لاى ]دندانهايتان مىبينم. آنها گفتند : اى پيامبر خدا! براى ما آمرزش بخواه. و پيامبر صلى اللّه عليه و آله برايشان آمرزش خواست.
۲۷۳۷.الأدب المفرد ـ به نقل از ابو هريره ـ :ماعز بن مالك اسلمى نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و پيامبر صلى اللّه عليه و آله او را در مرتبه چهارم [اقرارش به زنا]، سنگسار كرد و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با چند تن از يارانش بر او گذشت و يكى از آنها گفت : اين مرد احمق بود، چند بار نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و هر بار، پيامبر صلى اللّه عليه و آله او را باز مىگرداند، تا آن كه چون سگ كشته شد. پيامبر صلى اللّه عليه و آله هيچ نگفت تا بر الاغ مردهاى كه [افتاده و] پاهايش رو به آسمان بلند شده بود، گذشتند. پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «از اين بخوريد». گفتند : از الاغ مرده، اى پيامبر خدا ؟ !
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «آنچه از آبروى برادرتان ريختيد، بيشتر (بدتر) است. سوگند به آن كه جان محمّد به دست اوست، او (ماعز) در يكى از رودهاى بهشت، غوطه مىخورد».