425
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم

۲۷۳۶.المستدرك على الصحيحين ـ در باره زيد ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با يارانش نشسته بود و سخن مى‏گفت كه برخاست و به اندرون رفت. زيد برخاست و در جاى پيامبر صلى اللّه عليه و آله نشست و با آنان شروع به نقل سخنان پيامبر صلى اللّه عليه و آله كرد ، كه از كنار آنها گوشتى هديه شده به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را بردند. آنان به زيد ـ كه از همه جوان‏تر بود ـ ، گفتند : اى ابو سعيد ! كاش بر مى‏خاستى و نزد پيامبر مى‏رفتى و از سوى ما به او سلام مى‏رساندى و به ايشان مى‏گفتى : يارانت مى‏گويند اگر موافق هستيد، از اين گوشت براى ما هم بفرستيد.
پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او فرمود : «به سوى آنان باز گرد، كه پس از تو گوشت خوردند!». زيد آمد و گفت : درخواستتان را به پيامبر خدا رساندم. فرمود : «به سوى آنان باز گرد، كه پس از تو گوشت خوردند». آنها گفتند : ما گوشتى نخورديم و اين امر، جديد [و شگفت] است ! بياييد با هم نزد پيامبر خدا برويم و از او بپرسيم كه ماجرا چيست؟ آنها نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آمدند و گفتند : اى پيامبر خدا ! ما كسى را براى آن گوشتى كه نزد شما آمده بود، به سويت فرستاديم ؛ ولى زيد ادّعا مى‏كند كه [شما فرموده‏ايد : ]آنها گوشت خورده‏اند. به خدا سوگند، ما گوشتى نخورده‏ايم !
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «گويى سبزى و شادابى گوشت زيد را در [لا به لاى ]دندان‏هايتان مى‏بينم. آنها گفتند : اى پيامبر خدا! براى ما آمرزش بخواه. و پيامبر صلى اللّه عليه و آله برايشان آمرزش خواست.

۲۷۳۷.الأدب المفرد ـ به نقل از ابو هريره ـ :ماعز بن مالك اسلمى نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و پيامبر صلى اللّه عليه و آله او را در مرتبه چهارم [اقرارش به زنا]، سنگسار كرد و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با چند تن از يارانش بر او گذشت و يكى از آنها گفت : اين مرد احمق بود، چند بار نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و هر بار، پيامبر صلى اللّه عليه و آله او را باز مى‏گرداند، تا آن كه چون سگ كشته شد. پيامبر صلى اللّه عليه و آله هيچ نگفت تا بر الاغ مرده‏اى كه [افتاده و] پاهايش رو به آسمان بلند شده بود، گذشتند. پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «از اين بخوريد». گفتند : از الاغ مرده، اى پيامبر خدا ؟ !
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «آنچه از آبروى برادرتان ريختيد، بيشتر (بدتر) است. سوگند به آن كه جان محمّد به دست اوست، او (ماعز) در يكى از رودهاى بهشت، غوطه مى‏خورد».


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
424

۲۷۳۶.المستدرك على الصحيحين عن زيد :بَينَما رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله جالِسٌ مَعَ أصحابِهِ يُحَدِّثُهُم إذ قامَ فَدَخَلَ ، فَقامَ زَيدٌ فَجَلَسَ في مَجلِسِ النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله وجَعَلَ يُحَدِّثُهُم عَنِ النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله إذ مُرَّ بِلَحمٍ هَدِيَّةٍ إلى رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ، فَقالَ القَومُ لِزَيدٍ ـ و كانَ أحدَثَهُم سِنّا ـ :يا أبا سَعيدٍ ، لَو قُمتَ إلَى النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله فَأَقرَأتَهُ مِنَّا السَّلامَ وتَقولُ لَهُ : يَقولُ لَكَ أصحابُكَ إن رَأَيتَ أن تَبعَثَ إلَينا مِن هذَا اللَّحمِ .
فَقالَ : اِرجِع إلَيهِم فَقَد أكَلوا لَحما بَعدَكَ ، فَجاءَ زَيدٌ فَقالَ : قَد بَلَّغتُ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَقالَ : اِرجِع إلَيهِم فَقَد أكَلوا لَحما بَعدَكَ . فَقالَ القَومُ : ما أكَلنا لَحما ، وإنَّ هذَا الأَمرَ حَدَثٌ۱! فَانطَلِقوا بِنا إلى رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله نَسأَلُهُ ما هذا ؟ فَجاؤوا إلى رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَقالوا : يا رَسولَ اللّهِ ، أرسَلنا إلَيكَ فِي اللَّحمِ الَّذي جاءَكَ ، فَزَعَمَ زَيدٌ أنَّهُم قَد أكَلوا لَحما ، فَوَاللّهِ ، ما أكَلنا لَحما ! !
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : كَأَنّي أنظُرُ إلى خُضرَةِ لَحمِ زَيدٍ في أسنانِكُم . فَقالوا : أي رَسولَ اللّهِ فَاستَغفِر لَنا ، قالَ : فَاستَغفَرَ لَهُم .۲

۲۷۳۷.الأدب المفرد عن أبي هريرة :جاءَ ماعِزُ بنُ مالِكٍ الأَسلَمِيُّ فَرَجَمَهُ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله عِندَ الرّابِعَةِ ، فَمَرَّ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ومَعَهُ نَفَرٌ مِن أصحابِهِ ، فَقالَ رَجُلٌ مِنهُم : إنَّ هذا لَحائِنٌ۳؛ أتَى النَّبِيَّ صلى اللّه عليه و آله مِرارا ، كُلَّ ذلِكَ يَرُدُّهُ ، حَتّى قُتِلَ كَما يُقتَلُ الكَلبُ !
فَسَكَتَ عَنهُمُ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله حَتّى مَرَّ بِجيفَةِ حِمارٍ شائِلَةٍ رجلُهُ ، فَقالَ : كُلا مِن هذا ! قالا : مِن جيفَةِ حِمارٍ يا رَسولَ اللّهِ ؟
قالَ : فَالَّذي نِلتُما مِن عِرضِ أخيكُما آنِفا أكثَرُ ، وَالَّذي نَفسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ ! إنَّهُ في نَهرٍ مِن أنهارِ الجَنَّةِ يَتَغَمَّسُ .۴

1.هكذا في المصدر ، ولعلّ الصواب : «وإنَّ هذا لِأَمرٍ حَدَثَ» .

2.المستدرك على الصحيحين : ج ۴ ص ۳۳۲ ح ۷۸۲۰ ، تنبيه الغافلين : ص ۱۶۲ ح ۲۰۷ نحوه ، كنز العمّال : ج ۳ ص ۵۸۵ ح ۸۰۱۹ .

3.الحائن : الأحمق (تاج العروس : ج ۱۸ ص ۱۷۰ «حين») .

4.الأدب المفرد : ص ۲۲۰ ح ۷۳۷ ، السنن الكبرى للنسائي : ج ۴ ص ۲۸۹ ح ۷۲۰۰ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۰ ص ۲۴۷ ح ۴۴۰۰ ، مسند أبي يعلى : ج ۵ ص ۴۲۰ ح ۶۱۱۴ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۳ ص ۵۸۴ ح ۸۰۱۳ ، درر الأحاديث النبويّة : ص ۳۷ نحوه .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6432
صفحه از 541
پرینت  ارسال به