۲۲۱۴.امام على علیه السلام ـ در بازگويى ازدواج با فاطمه عليها السلام و فروش زره خود و دادن بهاى آن به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ـ :سپس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله مُشتى از درهمها را برداشت و ابو بكر را صدا زد و آنها را به او داد و فرمود : «اى ابو بكر ! با اين درهمها براى دخترم ، آنچه را كه براى خانهاش لازم است ، خريدارى كن» . سلمان فارسى و بلال را نيز همراه او كرد تا در حمل آنچه مىخرد ، كمكش كنند .
ابو بكر گفت : درهمهايى را كه پيامبر خدا به من داد ، شصت و سه درهم بود . من به بازار رفتم و بسترى از كتان ارزان مصرىِ پُر شده با پشم ، يك سفره چرمين ، يك بالين چرمىِ پُر شده از پوست درخت خرما ، يك چادر خيبرى ، يك مَشك آب ، چند كوزه و سبو ، يك آفتابه ، و يك پرده پشمى نازك خريدم و با سلمان و بلال ، آنها را آورديم و در برابر پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نهاديم . پيامبر صلى اللّه عليه و آله با ديدن آنها گريهاش گرفت و اشكهايش جارى شد . سپس سرش را به سوى آسمان برداشت و فرمود : «بار خدايا ! به قومى كه بيشترين ظرفهاى آنان سُفال است ، بركت ده» .
۲۲۱۵.امام على علیه السلام ـ در باره ازدواجش با فاطمه عليها السلام ـ : ... پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «برو و زره را بفروش» . من رفتم و آن را فروختم و پولش را گرفتم و نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله باز گشتم و درهمها را در دامن ايشان ريختم . ايشان از من نپرسيد كه چه مقدار است و من هم مقدارش را نگفتم . پس مشتى [ درهم ]برداشت و بلال را صدا زد و آنها را به او داد و فرمود : «براى فاطمه ، قدرى عطر خريدارى كن» .
سپس با هر دو دستش ، از درهمها برداشت و آنها را به ابو بكر داد و فرمود :
«براى فاطمه ، آنچه از لباس و اثاث خانه لازم است ، خريدارى كن» و عمّار بن ياسر و تنى چند از صحابه را همراه او فرستاد . آن عدّه ، به بازار رفتند و به هر چه بر مىخوردند و لازم بود ، پيش از آن كه آن را بخرند ، به ابو بكر نشان مىدادند . اگر او آن را مناسب مىديد ، مىخريدند . از جمله چيزهايى كه خريدارى كردند ، يك پيراهن به قيمت هفت درهم بود و يك چارقد به قيمت چهار درهم و يك قطيفه مشكى خيبرى و يك تختِ ساخته [ و محكم ]شده با طناب ، و دو رختخواب از كتان ارزان مصرى ـ كه يكى با پوست درخت خرما پُر شده بود و ديگرى با پشم گوسفند ـ ، و چهار عدد بالش از چرم طائف ـ كه با علف گورگياه ، پر شده بودند ـ ، و يك پرده پشمى ، و بوريايى هَجَرى ، و يك دستاس ، و يك لگن مسى ، يك آبخورى چرمى ، قدحى براى شير ، يك مَشك آب كوچك ، آفتابهاى زفتاندود ، يك سبوى سبز ، و چند كوزه سفالى .
خريد كه به انجام رسيد ، ابو بكر ، مقدارى از وسايل را برداشت و بقيّه را ياران پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله كه با او بودند ، برداشتند . چون كالاها را نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آوردند ، ايشان با دستش آنها را زير و رو مىكرد و مىفرمود : «خدا بر اهل اين خانه ، بركت دهد !» .