۳ / ۳
ازدواج مقداد و زيد
۲۷۱۲.امام صادق علیه السلام :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ضُباعه دختر زبير بن عبد المطّلب را به ازدواج مقداد بن اَسوَد در آورد. او را به اين سبب به همسرى مقداد در آورد كه اشرافيگرى در ازدواج از بين برود و مردم به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله تأسّى بجويند و بدانند كه ارجمندترينِ آنان نزد خداوند، پرهيزگارترينِ آنهاست.
۲۷۱۳.امام صادق علیه السلام :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وقتى كه ضُباعه دختر زبير بن عبد المطّلب را به ازدواج مقداد بن اَسوَد در آورد، بنى هاشم در اين باره سخن گفتند [و اعتراض كردند؛ چون آن دو را همشأن يكديگر نمىدانستند]. پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «او را به اين سبب به همسرىِ مقداد در آوردم كه اشرافيگرى در ازدواج از بين برود».
۲۷۱۴.امام صادق علیه السلام :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله زنان قريشى را به ازدواج غلامان آزاد شده در آورد تا اشرافيگرى در ازدواج، از ميان برود و به پيامبر خدا تأسّى بجويند. [از همين رو ]پيامبر صلى اللّه عليه و آله ضُباعه دختر زبير بن عبد المطّلب را به همسرى مقداد بن اسود و زنى از فرزندان هاشم بن عبد مناف را به همسرى تميمِ دارى در آورد.
۲۷۱۵.امام رضا علیه السلام :جبرئيل بر پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرود آمد و گفت : اى محمّد ! خدايت سلامت مىرساند و مىفرمايد : دختران دوشيزه، مانند ميوههايى هستند كه بر درخت اند. ميوه چون رسيد، چارهاى جز چيدن آن نيست، و گرنه خورشيد، آن را فاسد و باد، آن را دگرگون مىكند. دوشيزگان چون به سنّ ازدواج رسيدند، دوايى جز شوهر ندارند، و گرنه از مفتون شدن آنان ايمنى نيست. پس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بر بالاى منبر رفت و براى مردم سخنرانى كرد و آنچه را خدا به او فرمان داده بود، به اطّلاع مردم رساند. مسلمانان گفتند : به چه كسانى شوهر دهيم؟ فرمود: «به همتايان». گفتند: همتايان ، چه كسانىاند؟ فرمود: «مؤمنان، همتاى يكديگرند». سپس از منبر فرود نيامد تا آن كه ضباعه دختر زبير بن عبد المطّلب را به همسرى مقداد بن اسود در آورد و آن گاه فرمود: «اى مردم! من دخترعمويم را به همسرى مقداد در آوردم تا اشرافيگرى در ازدواج، از ميان برود».