۲۵۲۷.اُسد الغابة ـ به نقل از عبد الجبّار بن حارث ـ :به نمايندگى از سرزمين سَرات۱بر پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وارد شدم و به [شيوه ]درود گفتن عربها به او گفتم : «صبح به خير!». پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «خداوند عز و جل محمّد و امّتش را گونهاى ديگر درود گفته است ؛ با سلام دادن برخى بر برخى ديگر». پس گفتم : سلام بر شما، اى پيامبر خدا ! فرمود : «و بر تو سلام !».
۲۵۲۸.الطبقات الكبرى ـ به نقل از شرحبيل بن عبد العزيز صدفى، از پدرانش ـ :هيئت نمايندگى ما بر پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وارد شدند. آنها ده نفر و اندى بودند كه بر شتران جوان خود سوار بودند و پيراهن و ردا به تن داشتند. آنها ميان خانه و منبر، به پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله برخوردند و سلام نداده، نشستند. پيامبر صلى اللّه عليه و آله پرسيد : «شما مسلمان هستيد ؟». گفتند : آرى. فرمود : «پس چرا سلام نداديد ؟». آنها برخاستند و گفتند : «سلام بر تو ـ اى پيامبر ـ و نيز رحمت خدا!». پيامبر صلى اللّه عليه و آله نيز جواب سلام داد و فرمود : «بنشينيد». آنها نشستند و از وقتهاى نماز پرسيدند و پيامبر صلى اللّه عليه و آله هم پاسخشان را داد.
۲۵۲۹.مستدرك الوسائل :روايت شده كه هر گاه يكى از مسلمانان بر پيامبر صلى اللّه عليه و آله سلام مىداد و مىگفت : «سلام بر تو!»، پيامبر صلى اللّه عليه و آله پاسخ مىداد : «سلام و رحمت خدا بر تو باد!»، و هر گاه مىگفت : «سلام و رحمت خدا بر تو باد!»، پيامبر صلى اللّه عليه و آله پاسخ مىداد : «سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد!» و بدين گونه در جواب سلام كسى كه به او سلام مىكرد، چيزى را مىافزود.
۲۵۳۰.المصنّف، ابن ابى شيبه ـ به نقل از قتاده ـ :مردى به پيامبر صلى اللّه عليه و آله سلام كرد و گفت : «بر تو سلام، اى پيامبر خدا!» [و سلام را مقدّم نكرد]. پيامبر صلى اللّه عليه و آله خوشش نيامد و فرمود : «اين، سلام مردگان است».