263
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم

۱ / ۲

ترغيب به دوست داشتن كودكان و مهربانى با آنان

۲۴۸۶.الأدب المفرد ـ به نقل از اَنَس ـ :زنى نزد عايشه آمد و عايشه سه خرما به او داد و او به هر كدام از دو كودكش، يك خرما داد و يك خرما را هم براى خودش نگاه داشت. دو كودك، خرماها را خوردند و به مادرشان نگريستند. زن، خرماى خود را نيز دو نيم كرد و هر نيمه را به يكى از آنها داد.
پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و عايشه ماجرا را خبر داد. پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «چرا تعجّب مى‏كنى ؟ خداوند به آن زن به خاطر مهربانى با كودكانش، رحمت كرد» .

۲۴۸۷.تاريخ دمشق ـ به نقل از واثلة بن اسقع ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بر عثمان بن مظعون وارد شد، در حالى كه او كودك خردسالى را كه همراهش بود، مى‏بوسيد. به وى فرمود : «آيا او را دوست دارى، اى عثمان ؟».
گفت : آرى، به خدا ، اى پيامبر خدا! من او را دوست دارم.
فرمود : «آيا محبّتت را نسبت به او بيشتر نكنم ؟».
گفت : آرى، پدرم و مادرم، فداى تو باد !
فرمود : «هر كس بكوشد تا كودكى از نسلش را خشنود سازد و اين كار را بكند، خداوند در روز قيامت، مى‏كوشد تا او را خشنود سازد و چنين مى‏كند».

۲۴۸۸.الطبقات الكبرى ـ به نقل از معاوية بن قرّه، در باره عمويش ـ :او هماره با فرزند خردسالش نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله مى‏آمد و او را مقابل ايشان مى‏نشاند. پيامبر صلى اللّه عليه و آله به وى فرمود : «آيا او را دوست دارى ؟».
گفت : بله، بسيار زياد.
سپس آن پسر در گذشت. پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او فرمود : «گويى بر [مرگ] او اندوهگين شده‏اى !».
گفت : آرى، اى پيامبر خدا !
فرمود : «آيا خرسند نمى‏شوى كه وقتى خداوند، تو را وارد بهشت مى‏سازد، او را بر درى از درهاى بهشت بيابى كه آن را برايت مى‏گشايد ؟».
گفت : چرا.
فرمود : «همانا به خواست خدا، تو اين گونه خواهى بود».

ر . ك : ص ۱۷۳ (سيره پيامبر صلى اللّه عليه و آله در رفتار با فرزندان و نوادگان / بوسيدن و ابراز محبّت) .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
262

۱ / ۲

الحَثُّ عَلى حُبِّ الأطفال وَالعَطفِ عَلَيهِم

۲۴۸۶.الأدب المفرد عن أنس :جاءَتِ امرَأَةٌ إلى عائِشَةَ ، فَأَعطَتها عائِشَةُ ثَلاثَ تَمراتٍ ، فَأَعطَت كُلَّ صَبِيٍّ لَها تَمرَةً ، وأَمسَكَت لِنَفسِها تَمرَةً ، فَأَكَلَ الصَّبِيّانِ التَّمرَتَينِ ونَظَرا إلى اُمِّهِما ، فَعَمَدَت إلى التَّمرَةِ فَشَقَّتها ، فَأَعطَت كُلَّ صَبِيٍّ نِصفَ تَمرَةٍ .
فَجاءَ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله فَأَخبَرَتهُ عائِشَةُ ، فَقالَ : وما يُعجِبُكِ مِن ذلِكَ ؟ لَقَد رَحِمَهَا اللّهُ بِرَحمَتِها صَبِيَّيها .۱

۲۴۸۷.تاريخ دمشق عن واثلة بن الأسقع :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله خَرَجَ عَلى عُثمانَ بنِ مَظعونٍ ومَعَهُ صَبِيٌّ لَهُ صَغيرٌ يَلثِمُهُ ، فَقالَ : أتُحِبُّهُ يا عُثمانُ ؟ ! قالَ : إي وَاللّهِ يا رَسولَ اللّهِ ، إنّي لاَُحِبُّهُ . قالَ : أفَلا أزيدُكَ لَهُ حُبّا ؟ ! قالَ : بَلى ، فِداكَ أبي واُمّي . قالَ : إنَّهُ مَن تَرَضّى لَهُ صَغيرا مِن نَسلِهِ حَتّى يَرضى ، تَرَضّاهُ اللّهُ يَومَ القِيامَةِ حَتّى يَرضى .۲

۲۴۸۸.الطبقات الكبرى عن معاوية بن قرّة عن عمّه :أنَّهُ كانَ يَأتِي النَّبِيَّ صلى اللّه عليه و آله بِابنِهِ فَيُجلِسُهُ بَينَ يَدَيهِ . فَقالَ لَهُ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله : تُحِبُّهُ ؟ قالَ : نَعَم ، حُبّا شَديدا . ثُمَّ إنَّ الغُلامَ ماتَ . فَقالَ لَهُ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله : كَأَنَّكَ حَزِنتَ عَلَيهِ ! قالَ : أجَل يا رَسولَ اللّهِ . قالَ : أفَما يَسُرُّكَ إذا أدخَلَكَ اللّهُ الجَنَّةَ أن تَجِدَهُ عَلى بابٍ مِن أبوابِها فَيَفتَحُهُ لَكَ ؟ قالَ : بَلى . قالَ : فَإِنَّهُ كَذلِكَ إن شاءَ اللّهُ تَعالى .۳

راجع : ص ۱۷۲ (سيرة النبيّ صلى اللّه عليه و آله مع الأولاد والأحفاد / التقبيل وإظهار المحبّة) .

1.الأدب المفرد : ص ۴۰ ح ۸۹ ، صحيح مسلم : ج ۴ ص ۲۰۲۷ ح ۱۴۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۹ ص ۳۸۲ ح ۲۴۶۶۵ كلاهما عن عائشة ، سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۲۱۰ ح ۳۶۶۸ عن صعصعة عمِّ الأحنف ، المستدرك على الصحيحين : ج ۴ ص ۱۹۶ ح ۷۳۴۹ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۴۵۵ ح ۴۵۴۰۶ .

2.تاريخ دمشق : ج ۵۲ ص ۳۶۳ ح ۱۱۰۷۰ ، كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۵۸۵ ح ۴۵۹۵۸ .

3.الطبقات الكبرى : ج ۷ ص ۳۲ ، اُسد الغابة : ج ۶ ص ۳۶۶ الرقم ۶۴۷۷ نحوه ؛ مستدرك الوسائل :ج ۲ ص ۴۰۰ ح ۲۳۰۲ نقلاً عن التعازي والمراثي .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6240
صفحه از 541
پرینت  ارسال به