213
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم

۶ / ۵

بزرگداشت فاطمه بنت اسد

۲۴۳۳.المعجم الكبير ـ به نقل از اَنَس ـ :هنگامى كه فاطمه دختر اسد بن هاشم و مادر على بن ابى طالب در گذشت ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بر [جنازه] او وارد شد و نزد سرش نشست و فرمود : «خدا رحمتت كند ، اى مادر من ! تو پس از مادرم ، مادر من بودى . خود ، گرسنگى مى‏كشيدى و مرا سير مى‏كردى ، برهنه مى‏ماندى و مرا مى‏پوشاندى و خود را از غذاى گوارا باز مى‏داشتى و به من مى‏خوراندى ، و از همه اين كارها ، رضايت خدا و سراى آخرت را مى‏جستى» .
آن گاه فرمان داد كه سه بار شسته شود و چون نوبت به غسل با آب كافوردار رسيد ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با دست خود ، آن را بر او ريخت و سپس پيراهن خود را بيرون آورد و به او پوشاند و با برد يمانى ، بر بالا تنه‏اش ، او را كفن كرد . آن گاه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله اُسامة بن زيد ، ابو ايّوب انصارى ، عمر بن خطّاب و غلامى سياه‏پوست را فرا خواند تا قبرى براى او حفر كنند . آنها قبر را حفر كردند و چون به قسمت پايين قبر (محلّ قرار گرفتن جنازه) رسيدند ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله خود ، آن جا را حفر كرد و خاكش را با دست خود ، بيرون داد و هنگامى كه كار حفر به پايان رسيد ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وارد آن شد و در آن آرميد و سپس فرمود : «[اى] خدايى كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند و خود ، زنده ناميراست ! مادرم فاطمه بنت اسد را بيامرز و حجّتش را به او تلقين كن و جايگاه ورودش را برايش وسيع گردان ، به حقّ پيامبرت و پيامبران پيش از من ، كه تو مهربان‏ترينِ مهربانانى» و چهار تكبير بر او گفت و خود با [كمك ]عبّاس و ابو بكر ، او را داخل قبرش نهاد .

۲۴۳۴.امام على علیه السلام :چون [مادرم] فاطمه دختر اسد بن هاشم در گذشت ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله او را در پيراهن خود ، كفن كرد و بر او نماز گزارد و بر او هفتاد تكبير گفت و در قبر او رفت و به اطراف قبر اشاره مى‏نمود ، گويى كه آن را فراخ و بر او هموار مى‏كرد ، و از قبرش بيرون آمد ، در حالى كه اشك از چشمانش روان بود و در قبر او خاك ريخت .
پس چون [ از قبرستان بيرون] رفت ، عمر بن خطّاب به ايشان گفت : اى پيامبر خدا ! ديدم كارى براى اين زن كردى كه براى هيچ كس نكردى . فرمود : «اى عمر ! اين زن ، پس از مادرم كه مرا زاييد، مادر من بود . ابو طالب ، احسان مى‏كرد و صاحب سفره بود و ما را بر خوراك و طعام ، گِرد مى‏آورد و اين زن ، همه سهمش را به من مى‏بخشيد و من ، سرِ سفره مى‏نشستم . جبرئيل علیه السلام از سوى پروردگارم عز و جل به من خبر داد كه او از اهل بهشت است ، و جبرئيل علیه السلام به من خبر داد كه خداى متعال به هفتاد هزار فرشته فرمان داد تا بر او نماز بگزارند» .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
212

۶ / ۵

تَكريمُهُ لِفاطِمَةَ بِنتِ أسَدٍ

۲۴۳۳.المعجم الكبير عن أنس :لَمّا ماتَت فاطِمَةُ بِنتُ أسَدِ بنِ هاشِمٍ اُمُّ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ، دَخَلَ عَلَيها رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَجَلَسَ عِندَ رَأسِها ، فَقالَ : رَحِمَكِ اللّهُ يا اُمّي ، كُنتِ اُمّي بَعدَ اُمّي ، [تَجوعينَ۱وتُشبِعينّي ، وتَعرَينَ وتَكسينّي ، وتَمنَعينَ نَفسَكِ طَيِّبا وتُطعِمينّي ، تُريدينَ بِذلِكَ وَجهَ اللّهِ وَالدّارَ الآخِرَةَ .
ثُمَّ أمَرَ أن تُغسَلَ ثَلاثا ، فَلَمّا بَلَغَ الماءَ الَّذي فيهِ الكافورُ سَكَبَهُ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله بِيَدِهِ ، ثُمَّ خَلَعَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله قَميصَهُ فَأَلبَسَها إيّاهُ ، وكَفَّنَها بِبُردٍ فَوقَهُ . ثُمَّ دَعا رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله اُسامَةَ بنَ زَيدٍ ، وأَبا أيّوبَ الأَنصارِيَّ ، وعُمَرَ بنَ الخَطّابِ ، وغُلاما أسوَدَ يَحفِرونَ ، فَحَفَروا قَبرَها ، فَلَمّا بَلَغُوا اللَّحدَ حَفَرَهُ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله بِيَدِهِ ، وأَخرَجَ تُرابَهُ بِيَدِهِ ، فَلَمّا فَرَغَ دَخَلَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَاضطَجَعَ فيهِ ، ثُمَّ قالَ :
«اللّهُ الَّذي يُحيي ويُميتُ وهُوَ حَيٌّ لا يَموتُ ، اِغفِر لِأُمّي فاطِمَةَ بِنتِ أسَدٍ ، ولَقِّنها حُجَّتَها ، ووَسِّع عَلَيها مُدخَلَها ، بِحَقِّ نَبِيِّكَ وَالأَنبِياءِ الَّذينَ مِن قَبلي ، فَإِنَّكَ أرحَمُ الرّاحِمينَ» ، وكَبَّرَ عَلَيها أربَعا ، وأَدخَلوها اللَّحدَ هُوَ وَالعَبّاسُ وأَبوبَكرٍ .۲

۲۴۳۴.الإمام عليّ عليه السلام :لَمّا ماتَت فاطِمَةُ بِنتُ أسَدِ بنِ هاشِمٍ ، كَفَّنَهَا رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله في قَميصِهِ ، وصَلّى عَلَيها ، وكَبَّرَ عَلَيها سَبعينَ تَكبيرَةً ، ونَزَلَ في قَبرِها ، فَجَعَلَ يومي في نَواحِي القَبرِ كَأَنَّهُ يُوَسِّعُهُ ويُسَوّي عَلَيها ، وخَرَجَ مِن قَبرِها وعَيناهُ تَذرِفانِ ، وحَثا في قَبرِها.
فَلَمّا ذَهَبَ قالَ لَهُ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ : يا رَسولَ اللّهِ ، رَأَيتُكَ فَعَلتَ عَلى هذِهِ المَرأَةِ شَيئا لَم تَفعَلهُ عَلى أحَدٍ ! فَقالَ : يا عُمَرُ ، إنَّ هذِهِ المَرأَةَ كانَت اُمّي [بَعدَ اُمِّي۳الَّتي وَلَدَتني ، إنَّ أبا طالِبٍ كانَ يَصنَعُ الصَّنيعَ وتَكونُ لَهُ المَأدُبَةُ ، وكانَ يَجمَعُنا عَلى طَعامِهِ ، فَكانَت هذِهِ المَرأَةُ تُفضِلُ مِنهُ كُلِّهُ نَصيبا ، فَأَعودُ فيهِ ، وإنَّ جِبريلَ عليه السلام أخبَرَني عَن رَبّي عزّ و جلّ أ نَّها مِن أهلِ الجَنَّةِ ، وأخبَرَني جِبريلُ عليه السلام أنَّ اللّهَ تَعالى أمَرَ سَبعينَ ألفا مِنَ المَلائِكَةِ يُصَلّونَ عَلَيها۴.

1.]ما بين المعقوفين سقط من المصدر وأثبتناه من المصادر الاُخرى .

2.المعجم الكبير : ج ۲۴ ص ۳۵۱ ح ۸۷۱ ، المعجم الأوسط : ج ۱ ص ۶۷ ح ۱۸۹ ، حلية الأولياء : ج ۳ ص ۱۲۱ الرقم ۲۳۲ ، المناقب للخوارزمي : ص ۴۷ ح ۱۰ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۲ ص ۱۴۷ ح ۳۴۴۲۵ .

3.]ما بين المعقوفين أثبتناه من كنز العمّال .

4.المستدرك على الصحيحين : ج۳ ص۱۱۷ ح۴۵۷۴ عن الزبير بن سعيد القرشي عن الإمام زين العابدين عن أبيه عليهما السلام ، كنز العمّال : ج۱۳ ص۶۳۵ ح۳۷۶۰۷ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6563
صفحه از 541
پرینت  ارسال به