۲۳۹۳.المناقب ، ابن شهرآشوب ـ به نقل از عبد اللّه بن شيبه ، از پدرش ـ :پيامبر صلى اللّه عليه و آله به نمازى فرا خوانده شد ، در حالى كه حسن علیه السلام در آغوش ايشان بود . پيامبر صلى اللّه عليه و آله او را مقابل خود بر زمين گذاشت و نماز خوانْد . وقتى به سجده رفت ، سجده را طولانى كرد . از ميان مردم ، من سرم را بلند كردم . در آن هنگام ، حسن علیه السلام روى شانه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بود . وقتى سلامِ نماز را داد ، مردم به ايشان گفتند : اى پيامبر خدا ! در نمازت سجدهاى به جاى آوردى كه معمولاً اين گونه سجده نمىكردى . گويى به شما وحى مىشد . فرمود : «به من وحى نشد ؛ ليكن فرزندم بر شانه من بود و من ، خوش نداشتم او را به شتاب بيندازم ، تا اين كه خودش پايين بيايد» .
۲۳۹۴.مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو بكره ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نماز مىخواند كه حسن علیه السلام در حال سجده[ى پيامبر] بر پشت و گردن ايشان پريد . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله او را به نرمى بلند كرد تا مبادا زمين بخورد و اين را چند بار انجام داد . هنگامى كه نمازش را به پايان برد ، گفتند : اى پيامبر خدا ! ديديم با حسن كارى كردى كه پيشتر نديده بوديم انجام دهى؟! پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «او دسته گل خوشبوى من از دنياست» .
۲۳۹۵.شرح الأخبار ـ به نقل از ليث بن سعد ، با سندش ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله روزى در خانهاش۱نماز مىخواند و حسين بن على ـ كه كودك بود ـ ، نزديك ايشان قرار داشت . هر گاه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به سجده مىرفت ، حسين علیه السلام مىآمد و بر پشت پيامبر صلى اللّه عليه و آله سوار مىشد و پاهايش را مىجنباند و مىگفت : برو ، برو! پس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله چون مىخواست سرش را بلند كند ، او را مىگرفت و در كنار خود مىنهاد و چون به سجده مىرفت ، حسين به پشت پيامبر صلى اللّه عليه و آله باز مىگشت و مىگفت : برو ، برو ! و پيوسته اين كار را كرد تا پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله از نمازش فارغ شد .
مردى يهودى نزديك پيامبر صلى اللّه عليه و آله بود و رفتار ايشان را مىنگريست . گفت : اى محمّد! شما [ مسلمانان] با كودكان كارى مىكنيد كه ما با آنها نمىكنيم . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «هان ! اگر شما به خداوند و پيامبرش ايمان مىآورديد ، با كودكان مهربانى مىكرديد» . مرد يهودى گفت : من به خدا و پيامبرش ايمان مىآورم . و به خاطر آنچه از پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با آن همه عظمت و منزلتش ديده بود ، اسلام آورد .