181
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم

۵ / ۲

دست نوازش بر سر كشيدن

۲۳۹۰.عدّة الداعى :پيامبر صلى اللّه عليه و آله چون صبح مى‏شد ، بر سر فرزندانش و فرزندان فرزندانش دست مى‏كشيد .

۵ / ۳

اجازه دادن به كودكان براى بازى با او حتّى در نماز

۲۳۹۱.المعجم الكبير ـ به نقل از ابو سعيد ـ :در حالى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نماز مى‏خوانْد ، حسين علیه السلام آمد و گردن پيامبر صلى اللّه عليه و آله را گرفت . ايشان با او برخاست و او را با دست خود گرفت و همچنان او را نگه داشت تا به ركوع رفت .

۲۳۹۲.سنن النسائى ـ به نقل از عبد اللّه‏ بن شدّاد ، از پدرش ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله براى نماز مغرب يا عشا بر ما وارد شد و حسن علیه السلام يا حسين علیه السلام را با خود آورده بود . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله جلو آمد و او را بر زمين گذاشت و سپس براى نماز ، تكبير گفت و نماز خواند و در ميان نمازش يكى از سجده‏ها طول كشيد . من سرم را بلند كردم و ديدم آن پسربچّه بر پشت پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در همان حال سجده ، نشسته است . آن گاه به سجده‏ام باز گشتم .
چون پيامبر صلى اللّه عليه و آله نماز را به پايان برد ، مردم گفتند : اى پيامبر خدا ! ميان نمازت ، سجده‏اى طولانى كردى ، تا آن جا كه گمان برديم حادثه‏اى اتّفاق افتاده ، يا به تو وحى مى‏شود . پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «هيچ يك از اينها نبود ؛ بلكه پسرم بر پشتم سوار شده بود و خوش نداشتم كه او را وا دارم تا بازى‏اش را به شتاب ، به پايان بَرَد» .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
180

۵ / ۲

المَسحُ عَلَى الرُّؤوسِ

۲۳۹۰.عدّة الدّاعي :كانَ النَّبِيُّ صلى اللّه عليه و آله إذا أصبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤوسِ وُلدِه ، ووُلدِ وُلدِهِ .۱

۵ / ۳

السَّماحُ لهم بالِلَّعِبِ مَعَهُ حَتّى فِي الصَّلاةِ

۲۳۹۱.المعجم الكبير عن أبي سعيد :جاءَ الحُسَينُ عليه السلام ورَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله يُصَلّي ، فَالتَزَمَ عُنُقَ النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله ، فَقامَ بِهِ وأَخَذَ بِيَدِهِ ، فَلَم يَزَل مُمسِكُها حَتّى رَكَعَ .۲

۲۳۹۲.سنن النسائي عن عبد اللّه‏ بن شدّاد عن أبيه :خَرَجَ عَلَينا رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله في إحدى صَلاتَيِ العِشاءِ وهُوَ حامِلٌ حَسَنا أو حُسَينا ، فَتَقَدَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَوَضَعَهُ ، ثُمَّ كَبَّرَ لِلصَّلاةِ فَصَلّى ، فَسَجَدَ بَينَ ظَهرانَي صَلاتِهِ سَجدَةً أطالَها .
قالَ أبي : فَرَفَعتُ رَأسي وإذَا الصَّبِيُّ عَلى ظَهرِ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله وهُوَ ساجِدٌ ، فَرَجَعتُ إلى سُجودي ، فَلَمّا قَضى رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله الصَّلاةَ ، قالَ النّاسُ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنَّكَ سَجَدتَ بَينَ ظَهرانَي صَلاتِكَ سَجدَةً أطَلتَها حَتّى ظَنَنّا أنَّهُ قَد حَدَثَ أمرٌ ، أو أنَّهُ يوحى إلَيكَ ؟! قالَ : كُلُّ ذلِكَ لَم يَكُن ، ولكِنَّ ابنِي ارتَحَلَني۳فَكَرِهتُ أن اُعجِلَهُ۴حَتّى يَقضِيَ حاجَتَهُ .۵

1.عدّة الداعي : ص ۷۹ ، بحار الأنوار : ج ۱۰۴ ص ۹۹ ح ۷۵ .

2.المعجم الكبير : ج ۳ ص ۵۱ ح ۲۶۵۷ ، تاريخ دمشق : ج ۱۴ ص ۱۶۲ ، مجمع الزوائد : ج ۹ ص ۲۹۸ ح ۱۵۱۰۷ .

3.ارتحل فلان فلانا : إذا علا ظهره و ركبه (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۲۷۶ «رحل») .

4.عَجِلَ : أسرَعَ . وأعجَلتُه : حَمَلتُهُ على أن يَعجَلَ (المصباح المنير : ص ۳۹۴ «عجل») .

5.سنن النسائي : ج ۲ ص ۲۲۹ ، مسند ابن حنبل : ج ۱۰ ص ۴۵۳ ح ۴۲۷۷۱۸ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۳ ص ۷۲۶ ح ۶۶۳۱ نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۳ ص ۶۶۸ ح ۳۷۷۰۳ ؛ شرح الأخبار : ج ۳ ص ۱۱۷ ح ۱۰۶۲ عن عبد اللّه‏ بن شدّاد بن الهاد ، كشف الغمّه : ج ۲ ص ۱۴۷ ، بحار الأنوار : ج ۴۳ ص ۳۰۰ ح ۶۳ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9052
صفحه از 541
پرینت  ارسال به