169
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم

نامى مانند «شَهاب» كه به هنگام تلفّظ با فتح شين ، به معناى آذرخش۱است و يا هنگام اضافه به واژه‏هايى (مانند واژه «دين» به شكل «شهاب الدين» و به معناى پرتو دين) ،۲معنايى زيبا مى‏يابد و همانند «شِهاب» ، تداعى كننده دوزخ نيست ، منعى ندارد .

گفتنى است كه برخى نام‏ها زشت شمرده نمى‏شوند و از اين رو مورد منع و نهى پيامبر صلى اللّه عليه و آله قرار نگرفته‏اند ؛ امّا به دليل به كار گيرىِ نادرست آنها در گفتگوى‏هاى ميان‏فردى ، خوشايند پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله نبوده‏اند . حديثى به نقل از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله ، اين نكته را چنين گزارش كرده است :
أَكرَهُ «مُبارَكٌ» وَ «نافِعٌ» وَ «بَشيرٌ» وَ «مَيمونٌ» ؛ لِئَلاّ يُقالَ : ثَمَّ مُبارَكٌ ، ثَمَّ بَشيرٌ ، ثَمَّ مَيمُونٌ ؟ فَيُقالُ : لا .۳
خوش ندارم كسى را مبارك ، نافع (سودمند) ، بشير (مژده دهنده) و ميمون (خجسته) بنامند ، تا چنين نشود كه بپرسند : آيا مبارك ، آن جاست ؟ يا مژده دهنده آن جاست ؟ يا خجسته آن جاست ؟ و پاسخ گفته شود : نه .

روشن است كه اين گونه پرسش و پاسخ ، زمينه فال بد زدن را پديد مى‏آورد ؛۴امرى كه در فرهنگ جاهلى به آسانى رخ مى‏داد و پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله از آن به شدّت ، نهى فرمود . در برخى گزارش‏ها ، نام‏هايى چون نجيح (رستگار) ، افلح (كامياب) كه عرب‏ها بر غلامان خود مى‏نهاده‏اند۵نيز به اين دسته ملحق شده‏اند ، اگرچه در اصل

1.آذرخش به معناى درخشش زيبا و ناگهانى نور در دل تاريك آسمان است . اين نور ، حاصل برخورد سنگ‏ها و اجرام آسمانى با جوّ زمين و سوختن آنهاست .

2.عون المعبود : ج ۱۳ ص ۲۰۳ .

3.ر . ك : ص ۱۶۱ ح ۲۳۷۲ .

4.شرح نووى بر صحيح مسلم : ج ۱۴ ص ۱۱۹ .

5.ر . ك : ص ۱۵۹ ح ۲۳۶۸ .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
168

الرَّحمنِ .۱
نام عبد الرحمان بن ابى بكر ، عبد العُزّى بود . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله او را عبد الرحمان ناميد .

گفتنى است كه يك يا دو گزارش ، نام‏هايى مانند برّه (نيكوكار) را به نقل از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله ، نشانه خودستايى به شمار آورده كه در تضاد با امرى اخلاقى است . در اين گزارش‏ها اقدام پيامبر صلى اللّه عليه و آله نسبت به تغيير اين اسم‏ها نيز آمده است .۲اگرچه اين گزارش‏ها فراوان نيستند ، امّا مى‏توانند نشان دهنده نقش نيّت در نام‏گذارى باشند . از اين رو مى‏توان اين گونه نام‏ها را به اميد رسيدن به آنها و اتّصاف فرد به آن فضيلت ، بر فرزند نهاد ؛ امرى كه در نام‏گذارى‏هاى پيامبر صلى اللّه عليه و آله بر نوادگان بزرگوارش حسن و حسين و همچنين نام‏گذارى امامان از اهل بيت او مشاهده مى‏شود .

حكمت منع اين پنج دسته نام‏هاى نكوهيده ، روشن و در هر جامعه و فرهنگى تطبيق‏پذير است . از اين رو مى‏توان منع پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله از آنها را عام دانست و به يك روزگار و اجتماع ، اختصاص نداد .۳

گفتنى است برخى از نام‏ها تنها به دليل مشابهت معنايى و يا آوايى با موجودات بد و شرور ، نكوهيده شده‏اند ، مانند : «حباب» و «اجدع» ـ كه در فرهنگ عرب معاصر پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله بر شيطان اطلاق مى‏شده و از اين رو پيامبر صلى اللّه عليه و آله آنها را تغيير داده و اسم ديگرى براى كسانى كه به اين نام‏ها خوانده مى‏شدند ، برگزيده‏اند ـ يا «شِهاب (به كسر شين)» كه معناى آن ، پاره يا زبانه آتش و يادآور دوزخ و خشم و قهر الهى است .۴اين گونه از نام‏ها تا زمانى و در جايى زشت و ممنوع شمرده مى‏شوند كه به هنگام كاربرد آنها ، معناى نازيبايشان به ذهن خطور كند . از اين رو ،

1.ر . ك : ص ۳۸۰ ح ۲۷۰۱ .

2.ر . ك : ص ۱۶۱ ح ۲۳۷۳ .

3.براى منع پيامبر صلى اللّه عليه و آله از هر سه دسته نام‏ها (ر . ك : ص ۱۶۱ باب «علت بازداشتن از برخى نام‏ها») .

4.ر . ك : ص ۱۵۹ ح ۲۳۶۷ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد چهارم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6592
صفحه از 541
پرینت  ارسال به