۳۶۲۱.حلية الأولياءـ به نقل از هيثم بن مالك طائى ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله اين گونه دعا مىكرد : «بار الها ! دوستىات را محبوبترينِ چيزها نزدم گردان و هراس از خودت را هراسناكترين چيزها برايم قرار ده و با شوق ديدارت، نيازهاى دنيا را از من بگسل و هر گاه چشمان اهل دنيا را با دنيايشان روشن كردى، چشم مرا با عبادتت روشن كن».
۳۶۲۲.الكافىـ به نقل از احمد بن محمّد بن خالد، در حديثى كه سند آن را به پيامبر صلى اللّه عليه و آله مىرساند ـ : جبرئيل عليه السلام نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله آمد و به او گفت : پروردگارت به تو مىفرمايد : «هر گاه خواستى روزى و شبى، مرا چنان كه در خور عبادت من است، عبادت كنى، دستانت را به سوى من بالا بياور و بگو : "بار خدايا ! ستايش ، از آنِ توست؛ ستايشى جاودان به جاودانگى خودت، و ستايش ، از آنِ توست ؛ ستايشى بىپايان به بىپايانى علمت، و ستايش ، از آنِ توست ؛ ستايشى كه آن را سرآمدى جز مشيّت تو نباشد، و ستايش ، از آنِ توست؛ ستايشى كه براى گويندهاش پاداشى جز خشنودى تو نباشد !
خدايا ! ستايش، همه از آنِ توست، و نعمت، همه از آنِ تو، و افتخار، همه از آنِ تو، و تابندگى، همه از آنِ تو، و روشنايى، همه از آنِ تو، و عزّت، همه از آنِ تو، و اقتدار، همه از آنِ تو، و بزرگى، همه از آنِ تو، و دنيا همه از آنِ تو، و آخرت، همه از آنِ تو، و شب و روز، همه از آنِ تو، و آفرينش، همه از آنِ تو، و خوبىها همه در دست تو، و همه كارها، آشكار و نهانش، سراسر به تو باز مىگردد.
بار خدايا ! ستايش ، از آنِ توست ؛ ستايشى جاويد. خوش است آزمون تو، بزرگ است ثناى تو، سرشار است نعمتهاى تو، به داد است حكم تو، فراوان است دهش تو، نيكوست نعمتهاى تو. تويى معبود آن كه در زمين است و معبود آن كه در آسمان است.
بار خدايا ! ستايش ، از آنِ توست در هفت آسمان استوار، و ستايش ، از آنِ توست در زمين گهوارسان، و ستايش ، از آنِ توست به فراخور توان بندگان، و ستايش ، از آنِ توست به گستره شهرها و آبادىها، و ستايش ، از آنِ توست در كوههاى ميخآسا، و ستايش ، از آنِ توست در شب، آن گاه كه همه جا را فرو مىپوشاند، و ستايش ، از آنِ توست در روز، آن گاه كه آشكار مىشود، و ستايش ، از آنِ توست در آخرت و دنيا، و ستايش ، از آنِ توست در دوگانهها (سوره حمد)۱ و قرآن بزرگ، و پاكا خدا و ستايش، او راست ! «و در روز رستاخيز ، زمين ، سراسر در مشت اوست ، و آسمانها [طوماروار] در دست او در هم پيچيده اند . منزّه و برتر است او ، از آنچه برايش شريك مىآورند».
پاكا خدا و ستايش، او راست ! هر چيزى نابود مىشود، جز روى [و ذات] او. پاكى تو ـ اى پروردگار ما ـ و والايى و خجستهاى و مقدّسى. همه چيز را به قدرتت آفريدى، و همه چيز را به اقتدارت مقهور ساختى، و با رفعتت بر فراز هر چيزى جاى دارى، و به نيرويت بر هر چيزى چيره گشتهاى، و با حكمت و دانشت هر چيزى را ابداع كردى، و پيامبرانت را با كتابهايت فرستادى، و شايستگان را به اذن خودت هدايت نمودى، و مؤمنان را با نصرتت يارى دادى، و مخلوقات را مقهور سلطنت خويش كردى.
معبودى جز تو نيست. يگانهاى و بىشريك. جز تو را بندگى نمىكنيم، و جز از تو، درخواست نمىنماييم، و جز از تو خواهش نمىكنيم. تو مرجع شكايت ما، و منتهاى خواست ما، و معبود ما و پادشاه ما هستى"».