۲۹۴۴.الطبقات الكبرىـ به نقل از عفّان ـ : هنگامى كه وقت نماز در مىرسيد، پيامبر صلى اللّه عليه و آله به نماز مىايستاد.
۲۹۴۵.السنن الكبرى عليه السلام ـ به نقل از جابر بن عبد اللّه ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نماز را نه براى غذا و نه براى چيز ديگرى، به تأخير نمىانداخت.
۲۹۴۶.سير أعلام النبلاءـ به نقل از اُسامة بن ابى عطاء ـ : نزد نعمان بن بشير بودم كه سُوَيد بن غَفَله بر او وارد شد. نعمان بن بشير به او گفت : آيا به من نرسيده است كه تو يك بار با پيامبر صلى اللّه عليه و آله نماز خواندى ؟ گفت : نه ؛ بلكه بارها. پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله چون بانگ اذان را مىشنيد، گويى كسى را نمىشناخت .
۲۹۴۷.سنن الدارقُطنىـ به نقل از عايشه ـ : هيچ گاه نديدم كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نماز را به وقت ديگرى اندازد، تا اين كه خداوند، قبض روحش كرد.
۲۹۴۸.سنن الدارقطنىـ به نقل از عايشه ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نماز را جز دو بار، به وقت ديگرى نينداخت، تا آن كه خداوند، قبض روحش كرد.
۲۹۴۹.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله : ما روزگارى نگهبان شتران بوديم و اكنون، نگهبان خورشيد گشتهايم.
۲۹۵۰.رسائل الشهيد الثانى : پيامبر صلى اللّه عليه و آله وقت نماز را انتظار مىكشيد و اشتياقش شدّت مىگرفت و چشم به راه در رسيدن آن بود و به اذانگويش بلال مىفرمود : «ما را آسوده كن، اى بلال!».۱