۳۴۴۴.سنن النسائىـ به نقل از اُسامة بن زيد ـ : من در عرفات، بر تركِ پيامبر صلى اللّه عليه و آله سوار بودم. ايشان، دستانش را به دعا بلند كرد، كه ناقهاش به يك سو گشت و مهارش افتاد. پس با يك دستش مهار را گرفت و دست ديگرش، همچنان بالا بود.
۷ / ۲۰
چگونگى كوچ پيامبر صلى اللّه عليه و آله از عرفات
۳۴۴۵.الكافىـ به نقل از معاوية بن عمّار ـ : امام صادق عليه السلام فرمود : «مشركان، پيش از غروب آفتاب ، كوچ مىكردند ؛ ولى پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با آنان مخالفت كرد و پس از غروب، كوچ كرد».
[سپس] امام صادق عليه السلام فرمود : «خورشيد كه غروب كرد، با آرامش و وقار، همراه مردم ، كوچ كن و در هنگام كوچ، از خداوند ، آمرزش بخواه ؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ مىفرمايد : «آن گاه ، از آن جا كه مردم كوچ مىكنند ، كوچ كنيد و از خدا آمرزش بخواهيد، كه خدا ، آمرزنده و مهربان است». چون به [كوهِ] كَثيب احمر۱ در سمت راست جادّه رسيدى، بگو : "خدايا ! بر موقفم رحمت آور و علمم را افزون كن و دينم را به سلامت بدار و عباداتم را بپذير"» .
و مبادا تند بتازى، آن گونه كه بسيارى از مردم مىكنند ؛ زيرا پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرموده است : "اى مردم ! حج، اسب تاختن و شتر دواندن نيست". از خدا پروا كنيد و نيكو سِير كنيد تا ضعيف و مسلمانى را زيرِ پا قرار ندهيد و در رفتن، ميانهرو باشيد ؛ زيرا پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ناقه خويش را [از حركت] باز مىداشت تا آن جا كه سرِ ناقه، به جلوى كجاوه مىخورد، و مىفرمود : "اى مردم ! آرامش داشته باشيد !". پس سنّت پيامبر صلى اللّه عليه و آله بايد پيروى شود».
نيز از امام صادق عليه السلام شنيدم كه [در غروب عرفه] مىفرمود : «خدايا ! از آتش، نجاتم ده». اين را تكرار كرد، تا مردم كوچ كردند. گفتم : كوچ نمىكنى ؟ مردم رفتند. فرمود : «من، از شلوغى بيم دارم. مىترسم كه در آزردن مردم، شريك شوم».