375
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم

از سوى ديگر ، برخى عالمان ، احتمال داده‏اند كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله همه اركان كعبه را استلام نموده ، امّا به دليل اندك بودن موارد آن در دو ركن شامى و غربى، گزارش نشده است. البتّه اين احتمال، با متن سخن امام باقر عليه السلام ۱ و نيز امام صادق عليه السلام ۲ و برخى احاديث ديگر سازگار نيست.۳

گفتنى است كه در روزگار كنونى، اگر ترك استلام دو ركن شامى و غربى، بتواند طواف را نمادى از اتّحاد و هماهنگى مسلمانان، جلوه دهد و زمينه برخى درگيرى‏هاى جزئى را بزدايد، كارى پسنديده و عقلايى به شمار خواهد آمد و در نتيجه ، به جا آوردنِ آن ، توصيه نمى‏شود .

1.ر . ك : ص ۳۶۵ ج ۳۴۱۲ .

2.ر . ك : ص ۳۶۷ ح ۳۴۱۶ .

3.ر . ك : علل الشرائع : ج ۲ ص ۴۲۸ ح ۲ .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم
374

كه ركنى را معيّن كرده باشد .۱

حلّ اين اختلاف از ديرباز مورد توجّه فقيهان شيعه بوده است. آنان با توجّه به وجود احاديثِ داراى سند صحيح در هر دو سو، از ترجيح يك دسته و طرد دسته ديگر، خوددارى نموده و به جمع ميان اين دو دسته ، همّت گماشته‏اند. نتيجه اين جمع نزد مشهور فقيهان شيعه ـ كه بر پايه مباحث فنّىِ مطرح شده در دانش اصول فقه حاصل آمده ـ ، اثبات جواز و حتّى استحباب استلام همه اركان كعبه است.۲

يكى از دليل‏هاى اين دسته از فقيهان ، آن است كه احاديث انحصار ،۳ تنها فعل و ترك پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله را گزارش كرده‏اند و مى‏دانيم كه فعل و ترك، محدوديت دلالت دارند. به عبارت ديگر، سخنى از پيامبر صلى اللّه عليه و آله در دست نداريم كه نشان دهنده نهى ايشان از استلام دو ركن شامى و غربى باشد. از اين رو بسى محتمل است كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به دليل كار مهمّ ديگرى، استلام اين دو ركن را ترك كرده، بدون آن كه هيچ نهى و كراهتى نسبت به آن وجود داشته باشد .۴بر اين پايه مى‏توان احاديثى را كه به استلام اين اركان توصيه مى‏كنند و يا آن را به خاندان مطهّر و عالِم پيامبر صلى اللّه عليه و آله نسبت مى‏دهند ، بدون معارض دانست و به آنها عمل نمود.

1.ر . ك : ص ۳۷۷ ح ۳۴۲۶ .

2.ر . ك : النهاية ، طوسى : ص ۲۳۶ ، السرائر : ج ۱ ص ۵۷۱ ـ ۵۷۲ ، مختلف الشيعة : ج ۴ ص ۱۹۴ ـ ۱۹۵ ، منتهى المطلب (ط . ج) : ج ۱۰ ص ۳۴۳ ـ ۳۴۵ ، ذخيرة المعاد (ط . ق) ، محقّق سبزوارى : ج ۱ ق ۳ ص ۶۳۴ ، الحدائق الناضرة : ج ۱۶ ص ۱۳۲ ، رياض المسائل : ج ۷ ص ۴۶ ـ ۴۷ ، جواهر الكلام : ج ۱۹ ص ۳۶۰ .

3.ر . ك : ص ۳۶۵ ح ۳۴۱۲ و ص ۳۶۷ ح ۳۴۱۴ و ۳۴۱۵ .

4.روايت مرسل ذيل از امام صادق عليه السلام مى‏تواند مؤيّد اين سخن باشد : «لَمَّا انتَهى رَسولُ اللّه‏ِ إلَى الرُّكنِ الغَربِىِّ فَقالَ لَهُ الرُّكنُ : يا رَسولَ اللّه‏ِ ! أ لَستُ قَعيدا مِن قَواعِدِ بَيتِ رَبِّكَ ؟ فَما لى لا اُستَلَمُ ؟ فَدَنا مِنهُ النَّبىُّ صلى اللّه عليه و آله فَقالَ لَهُ : اُسكُن ، عَلَيكَ السَّلامُ غَيرَ مَهجورٍ ؛ هنگامى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به ركن غربى رسيد ، ركن به ايشان گفت : اى پيامبر خدا ! آيا من يكى از ستون‏هاى خانه خدايت نيستم ؟ پس چرا به من دست نمى‏كشى ؟ پيامبر صلى اللّه عليه و آله به آن نزديك شد و فرمود : آرام باش ، بر تو درود كه مهجور نيستى» (علل الشرائع : ص ۴۲۹ ح ۳) .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10304
صفحه از 562
پرینت  ارسال به