كلينى آن را از عَنبَسه عابد نقل مىكند، مىتواند مؤيّد و مكمّل اين سخن باشد :
قُبِضَ النَّبِىُّ صلى اللّه عليه و آله عَلى صَومِ شَعبانَ وَ رَمضانَ وَ ثَلاثَةِ أيّامٍ فى كُلِّ شَهرٍ ؛ أوَّلِ خَميسٍ وَ أَوسَطِ أربِعاءَ وَ آخِرِ خَميسٍ .۱پيامبر صلى اللّه عليه و آله از دنيا رفت در حاليكه ماه شعبان و ماه رمضان و سه روز هر ماه يعنى : پنجشنبه اوّل ، چهارشنبه وسط و پنجشنبه آخر ماه را روزه مىگرفت .
اين گزارش تأييد مىكند كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله در پايان عمر شريف خود ، سه روز از هر ماه را روزه مىگرفت و براى ماه شعبان ، منزلتى ويژه قائل بود و آن را ماه خود خواند۲ و روزه آن را سنّت نهاد .۳ مىتوان تصوّر كرد كه حديث امام على۴ و ديگر احاديثى كه بر روزهدارى پيامبر صلى اللّه عليه و آله در برخى از روزهاى شعبان دلالت مىكنند ،۵ ناظر به دوره ابتدايى يا ميانى روزهدارى پيامبر صلى اللّه عليه و آله اند كه ايشان تنها برخى از روزهاى ماه شعبان را روزه مىداشته و همه آن را روزه نمىگرفته است . ۶ برخى احاديث ديگر۷ نيز ناظر به دوره پايانى اند كه پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله با تغيير شيوه روزهدارى، از روزه ماههاى ديگر ، كاسته و بر روزهدارى شعبان افزوده است. همين توجيه را مىتوان
1.ر . ك : ص ۲۶۶ ح ۳۲۶۳ .
2.ر . ك : وسائل الشيعة : ج ۱۰ ص ۴۸۹ ح ۱۰ و ص ۴۹۰ ح ۱۲ و ص ۴۹۲ ح ۲۲ ـ ۲۳ .
3.«وَ فَرَضَ اللّهُ فِى السَّنَةِ صَومَ شَهرِ رَمَضانَ ، وَ سَنَّ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله صَومَ شَعبانَ وَ ثَلاثَ أيّامٍ فى كُلِّ شَهرٍ مِثلَىِ الفَريضَةِ ، فَأَجازَ اللّهُ عز و جل لَهُ ذلِكَ ؛ خداوند در سال ، روزه ماه رمضان را واجب كرد و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله روزه ماه شعبان و سه روز در هر ماه را ـ كه دو برابر روزه واجب مىشود ـ ، مستحب قرار داد و خداوند هم اين كار ايشان را امضا كرد» (الكافى : ج ۱ ص ۲۶۶ ح ۴) .
4.ر . ك : ص ۲۹۰ ح ۳۳۱۰ .
5.ر . ك : ص ۲۶۵ ح ۳۲۵۹ و ص ۲۶۷ ح ۳۲۶۱ و اُصول السّتة عشر : ص ۱۲۶ ح ۱۹ .
6.شيخ حرّ عاملى نيز بر اين باور است و مىگويد : «هذا محمول على أنّه كان يفصل بينهما فى بعض السنين ؛ اين روايت [حمل ]مىشود بر اين كه او (پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ) بين شعبان و رمضان را در برخى سالها ، فاصله انداخت [و روزه نمىگرفت]» . او به احاديث و نيز سخن شيخ صدوق استدلال كرده است (ر . ك : وسائل الشيعة : ج ۱۰ ص ۵۰۴ ذيل ح ۲۱ و كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۹۳ ذيل ح ۱۸۲۷) .
7.ر . ك : ص ۲۸۷ ح ۳۳۰۳ ـ ۳۳۰۸ .