۳۲۲۰.صحيح البخارىـ به نقل از ابن عبّاس ـ : در شبى كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله نزد [همسرش ]ميمونه بود، در خانه او خوابيدم تا نماز پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را در شب بنگرم. پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ساعتى با خانوادهاش به گفتگو نشست و سپس خوابيد. يك سوم يا پاسى از شب گذشته بود كه [بيدار شد و] نشست و به آسمان نگريست و اين آيه : «در آفرينش آسمانها و زمين» را تا «خلف وعده نمىكنى» خواند. سپس برخاست و وضو گرفت و مسواك زد و آن گاه يازده ركعت نماز خواند و سپس بلال براى نماز ، اذان گفت و پيامبر صلى اللّه عليه و آله [در خانه] دو ركعت نماز [نافله صبح ]خواند و بيرون آمد و نماز صبح را با مردم گزارد.
۳۲۲۱.صحيح مسلمـ به نقل از ابن عبّاس كه نزد پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله خوابيد تا از چگونگى نماز ايشان آگاه شود ـ : پيامبر صلى اللّه عليه و آله بيدار شد و مسواك زد و وضو گرفت، در حالى كه مىگفت : «همانا در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شدِ شب و روز ، بى گمان ، نشانههايى براى خردمندان است» و اين آيات را [از اواخر سوره آل عمران ]خواند تا آن كه سوره را تمام كرد. آن گاه برخاست و دو ركعت نماز خواند و قيام و ركوع و سجود را در آن دو ركعت ، طول داد. سپس باز گشت و خوابيد ، چندان كه خر و پف كرد ، و اين كار را سه بار كرد و شش ركعت نماز خواند و هر بار مسواك مىزد و وضو مىگرفت و همين آيات را قرائت مىنمود. آن گاه [دو ركعت و يك ركعت] نماز وَتر را خواند.
۳۲۲۲.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از عبد اللّه بن عبّاس ـ : عبّاس بن عبد المطّلب به من فرمان داد : امشب نزد پيامبر خدا بخواب. من به مسجد رفتم و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نماز عشا را با مردم خواند [و نشست] تا آن كه جز او كسى در مسجد نماند. سپس از كنار من گذشت و فرمود : «كيستى ؟» . گفتم : عبد اللّه. فرمود : «چه كار دارى ؟» . گفتم : عبّاس به من فرمان داده كه امشب در خانه شما بخوابم. پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «بيا» و چون باز گشت و وارد خانه شد، فرمود : «براى عبد اللّه رختخواب پهن كنيد» و تشكى از پوست آوردند و [بگويم كه ]عبّاس پيشتر به من گفته بود : نمىخوابى تا ببينى چگونه و چه نمازى مىخواند!
پيامبر صلى اللّه عليه و آله جلوتر رفت و خوابيد ، چندان كه صداى خر و پفش را شنيدم. سپس در بسترش بلند شد و صاف نشست و سرش را رو به آسمان برد و سه بار گفت : «سبحان اللّه الملك القدّوس ؛ منزّه است خداوند پاك» و سپس اين آيه را از اواخر سوره آل عمران : «در آفرينش آسمانها و زمين» تا به انتها قرائت كرد. آن گاه ادرار كرد و مسواك زد و وضو گرفت و به نمازگاهش رفت و دو ركعت نماز خواند كه نه كوتاه بود و نه طولانى . سپس نماز [شب و] وَتر را نيز خواند و چون نمازهايش پايان يافت، شنيدم كه مىگويد : «خدايا! در ديدهام نور قرار بده، و در گوشم نور قرار بده، و در زبانم نور قرار بده، و در قلبم نور قرار بده، و در سمت راستم نور قرار بده، و در سمت چپم نور قرار بده، و در پيش رويم نور قرار بده، و در پشت سرم نور قرار بده، و در بالايم نور قرار بده، و در زيرم نور قرار بده، و در روز ديدارت برايم نور قرار بده و نورم را بيشتر كن» .