مردم و كمك به آنها در كار اطاعت و بندگى خداست ، البتّه همچنان كه ابن سيرين گفته ، در صورتى كه اين عمل به شكل عادت در نيايد .۱
آنچه اين محقّق گفته، اگر چه حق است، امّا تضييق چيزى است كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله آن را توسعه داده است. محقّق ياد شده، جواز جمع بين دو نماز را به كسى منحصر دانسته كه نيازى داشته باشد، در حالى كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به اذن خداوند، اين كار را در هر وضعيتى جايز دانسته است، چه علّتى وجود داشته باشد يا نداشته باشد. بدون شك، خواندن دو نماز در وقت فضيلت، از خواندن آنها در وقت مشترك، برتر است ؛ امّا براى اين كه مشقّتى بر امّت تحميل نشود، دامنه وقت نماز در شريعت، وسيعتر از وقت فضيلت است. بايد دانست كه به مشقّت افتادن مردم، به شرايط عذر و نياز ، منحصر نيست ؛ بلكه شامل تكليف كردن مردم به اين كه هميشه بايد دو نماز خود را جدا بخوانند نيز مىشود.
تشريعى كه از سوى پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله مبنى بر جوازِ خواندن دو نماز به صورت جمع (با هم)، انجام گرفت، به فرمان خداوند بوده است و به شريعت، چنان انعطافى بخشيده كه بتواند خود را در طول زمان و در تمام شرايط زندگىِ رو به رشد بشر، تطبيق دهد. نگاهى دقيق به زندگى صنعتى جهان امروز، نشان مىدهد كه جدا خواندن دو نماز (مخصوصا نماز ظهر و عصر) بويژه براى كارگران و كارمندان، به قدرى دشوار است كه موجب تحمّل سختى زياد و يا سبب ترك اصل نماز و روىگردانى از آن مىشود. شايسته است همه عالمان امّت اسلامى، در اجتهاد دينى خود، حكمت گشايشى را كه در سنّت نبوى آمده، دريابند و آن را به ديده احترام بنگرند و به صراحت اعلام كنند كه اگر چه خواندن دو نماز ظهر و عصر در وقت خود بهتر است، امّا خواندن آن دو به صورت جمع نيز جايز و موافق شريعت است و هر كس آنها را پى در پى بخواند، وظيفه واجب خود را انجام داده است.