157
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم

چنان كه ملاحظه شد، اين احاديث، صراحت دارند كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بدون اين كه ترس، باران و يا دليل ديگرى وجود داشته باشد، در مدينه بين دو نماز ، جمع مى‏نموده تا همه بدانند كه با هم خواندن دو نماز، جايز و مشروع است و كسى نپندارد كه چون ايشان دو نماز را جدا از هم و هر يك را در وقت فضيلت خود به جا مى‏آورد، واجب است دو نماز جدا از هم خوانده شوند. به عبارت ديگر، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله با اين عمل، ثابت نمودند كه هر چند خواندن دو نماز در وقت خود بهتر است، امّا با هم خواندن آنها نيز جايز است . البتّه چون اين احاديث با مذاهب اهل سنّت مخالف است ، آنان تلاش كرده‏اند با تأويلاتى، احاديث نبوى را با فتاواى خود هماهنگ سازند. برخى از اين تأويلات، عبارت اند از :

۱. جمع بين دو نماز در حَضَر كه در احاديث آمده، به اين معناست كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله نماز ظهر را تا چهار ركعت به پايان وقت آن به تأخير انداخت، تا با خواندن نماز ظهر، وقت نماز عصر فرا رسد و پس از خواندن نماز ظهر، نماز عصر را به جا آورد. بر اين اساس، هر يك از نمازها را در وقت خود انجام داده و در عين حال ، آنها را به صورت جمع، ادا كرده است.

در نقد اين نظريّه بايد گفت : اين تأويل، به وضوح با ظاهر حديث، مخالف است، علاوه بر اين كه عمل ابن عبّاس به هنگام ايراد سخنرانى و استدلالش به اين حديث براى توجيه رفتار خود و نيز تصديق ابو هريره، در مردود بودن اين تأويل، صراحت دارند.

۲. احاديثِ جمع بين دو نماز، مربوط به روزهاى بارانى اند.

نووى پس از آن كه آن را به گروهى از بزرگان متقدّم نسبت مى‏دهد، در مقام نقد ، اين تأويل را با احاديث ديگرى كه حاكى اند كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله بدون اين كه ترس يا بارانى وجود داشته باشد، دو نماز را با هم خوانده، تضعيف كرده است.۱

1.ر . ك : شرح صحيح مسلم ، نووى : ج ۵ ص ۲۱۸ .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم
156

كند ، ميان ظهر و عصر ، جمع كرد ... مى‏خواست كه امّتش به دشوارى نيفتند .

عبد اللّه‏ بن شقيق نيز چنين آورده است :
خَطَبَنا ابن عبّاس يَوما بَعد العصرِ حَتّى غربت الشمس و بَدَت النجوم وَ جَعَلَ النّاسُ يَقولون : الصَّلاةَ الصَّلاةَ ، قالَ : فجاءه رَجُلٌ مِن بَنى تَميم لا يفترُ وَ لا يَنثَنى : الصَّلاةَ الصَّلاةَ ، فقال ابنُ عبّاسٍ : أتعلّمنى بِالسنّة لا اُمَّ لَكَ؟! ثُمَّ قالَ : رَأيتُ رَسولَ اللّه‏ِ صلى اللّه عليه و آله جَمَعَ بَين الظُّهرِ وَ العَصرِ وَ المَغربِ وَ العِشاء ... فَحاك فى صَدرى مِن ذلك شَى‏ءٌ فَأتَيتُ أبا هُريرَةَ فسَألتُهُ فَصَدَّقَ مَقالَتَهُ .۱روزى ابن عبّاس بعد از نماز عصر ، سخنرانى‏اى براى ما ايراد كرد ، تا اين كه خورشيد غروب كرد و ستاره‏ها پديدار شدند . مردم شروع كردند به گفتن «نماز ، نماز!» . پس مردى از بنى تميم نزد ابن عبّاس آمد ، در حالى كه بى‏وقفه مى‏گفت : «نماز ، نماز!» . ابن عبّاس گفت : ... آيا سنّت پيامبر صلى اللّه عليه و آله را به من ياد مى‏دهى؟! پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را ديدم كه نماز ظهر و عصر و همچنين نماز مغرب و عشا را با هم خواند ... اين واقعه ترديدى در قلب من ايجاد كرد . نزد ابو هريره آمدم و قضيّه را از او سؤل كردم و او گفته ابن عبّاس را تصديق كرد .

از ابن شقيق نيز سخن زير در باره پى در پى خواندن دو نماز، حكايت شده اسـت :
قالَ رَجُلٌ لابن عَبّاسٍ : الصَّلاةَ فَسَكَتَ ، ثُمَّ قالَ : الصَّلاةَ فَسَكَتَ ، ثُمَّ قالَ : الصَّلاةَ فَسَكَتَ ، ثُمَّ قالَ : لا اُمَّ لَكَ ! أتُعَلِّمُنا بِالصَّلاةِ وَ كُنّا نَجمَعُ بينَ الصَّلاتينِ عَلى عَهدِ رَسولِ اللّه‏ِ صلى اللّه عليه و آله ؟!۲مردى به ابن عبّاس گفت : نماز! ابن عبّاس سخنى نگفت . او دوباره گفت : نماز! باز ابن عبّاس سكوت كرد . او بار سوم گفت . ابن عبّاس ، سكوت كرد و سپس گفت : آيا به ما نماز خواندن را ياد مى‏دهى ، در حالى كه ما در زمان پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله دو نماز را با هم مى‏خوانديم؟!

1.صحيح مسلم : ج ۱ ص ۴۹۱ ح ۵۷ .

2.صحيح مسلم : ج ۱ ص ۴۹۲ ح ۵۸ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10492
صفحه از 562
پرینت  ارسال به