فَاقبَلوا صَدَقَتَهُ .۱از عمر بن خطّاب در باره [آيه] «اگر بيم آن داشتيد كه كافران به شما زيان رسانند ، بر شما گناهى نيست كه نماز را كوتاه كنيد» پرسيدم و گفتم : بى ترديد ، خداوند به مردم امنيّت داده است . عمر گفت : از آنچه شگفتزده شدهاى ، من نيز شگفتزده شدم . پس در باره آن از پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله پرسيدم . فرمود : «صدقهاى است كه خداوند به شما ارزانى كرده است . صدقهاش را بپذيريد» .
آنچه در اين استدلال از آن غفلت شده، اين است كه صدقاتى كه دريافت آنها واجب نيست، صدقات از دست مردم اند كه ممكن است با عزّت نفسِ دريافت كننده، منافات پيدا كند. اين، در حالى است كه دريافت صدقات الهى، عين عزّت است. در نتيجه مبناى اين استدلال كه مقايسه صدقه مردم و خداست، قياسى مع الفارق به شمار مىآيد.
شاهد اين سخن، تعبير موجود در متن حديث يعنى «فَاقبَلوا صَدَقَتَه ؛ صدقهاش را بپذيريد» است كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در پاسخ شگفتزدگى عمر كه : «چرا بايد در عصر امنيّت و عدم ترس از دشمن ، همچنان نماز به قصر خوانده شود؟»، پذيرش صدقه الهى را به عنوان يك تكليف، دليل آن دانسته است.
قصر نماز در مذهب اهل بيت عليهمالسلام
بر اساس سنّت نبوى، امامان اهل بيت عليهمالسلام بر شكسته خواندن نماز در ايّام سفر تأكيد كردهاند و فقيهان شيعى نيز به پيروى از فرموده پيامبر صلى اللّه عليه و آله و اهل بيت ايشان، به اتّفاق، به قصر نماز، فتوا دادهاند. زراره و محمّد بن مسلم از امام باقر عليه السلام چنين نقل كردهاند :
قُلنا لِأَبى جَعفَر عليه السلام : ما تَقولُ فِى الصَّلاةِ فِى السَّفَر كَيفَ هِىَ وَ كَم هِىَ؟ فَقالَ : إنَّ اللّهَ عزّ و جلّ يَقولُ : «وَإِذَا ضَرَبتُم فِى الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلَوةِ»فَصارَ التَّقصيرُ فِى السَّفَرِ واجِبا كَوُجوبِ التَّمامِ فِى الحَضَرِ ، قالا : قُلنا :