143
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم

اميّه ادامه داشت. هر چند معاويه به دليل اعتراض مردمى به تغيير سيره جارى در بسمله، ناگزير به عقب‏نشينى گرديد، ليكن مقصود تثبيت نشده وى، در فرصت مناسب ديگرى توسّط وابستگان حكومت او دنبال گرديد. در اين عرصه، نخستين كسى كه سنّت «جَهر به بسمله» را به «اِخفات» تغيير داد، عمرو بن سعيد بن العاص، والى اُموى مدينه بود. سيوطى به نقل از بيهقى از زهرى، چنين آورده است :
از جمله سنّت‏هاى نماز ، اين بود كه «بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم» قرائت شود و نخستين كسى كه «بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم» را آهسته خواند ، عمرو بن سعيد بن عاص ، حاكم مدينه بود .۱

علاّمه امينى، پس از نقل اين گزارش، مى‏نويسد :
اين روايات ، گوياى آن اند كه بسمله ، از زمان نزول قرآن ، همواره بخشى از سوره بوده است و به خاطر همين بوده كه امّت بِدان خو كرده و در نهان‏خانه جان‏ها جا گرفته و در باورها استقرار يافته است . از اين رو ، هنگامى كه معاويه آن را ترك كرد ، مهاجران و انصار گفتند : «او [از نماز] دزديده است» و معاويه نيز نتوانست جزء نبودن آن را براى آنان عذر بياورد ، چندان كه ناگزير شد نماز را با سوره‏اى كه در بر دارنده بسمله باشد ، تكرار كند و در نمازهاى بعد ، بِدان پايبند شود . اگر در آن جا ، نظريّه‏اى مبنى بر جدا بودن سوره از بسمله وجود داشت ، بى ترديد ، معاويه آن را دليل مى‏آورد؛ ليكن آن ، سخن نوى است كه آنان براى توجيه كار معاويه و همانندان اموى او ـ همانها كه پس از آشكار شدن راه هدايت از گم‏راهى ، از وى پيروى كردند ـ ، آن را بنيان نهاده‏اند .۲

ستيز اهل بيت عليهم‏السلام با اين بدعت

از احاديث اهل بيت عليهم‏السلام به روشنى بر مى‏آيد كه آن بزرگواران با هدف اداى تكليف در تبيين احكام الهى و حراست از سنّت نبوى صلى اللّه عليه و آله و ستيز با بدعت، بر بيان حكم

1.الدرّ المنثور : ج ۱ ص ۲۹ .

2.الغدير : ج ۱۰ ص ۲۰۲ .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم
142

در اين ميان، علاوه بر تعدّد و قوّت چشمگير احاديث دسته نخست، اعتراض عمومى اهل مدينه به معاويه در عدم پايبندى به سنّت رايج در بسمله، شاهدى گويا بر استمرار سيره نبوى در خصوص قرائت بسمله، آن هم با صداى بلند تا آن روزگار است .

سيوطى در كتاب تفسيرى‏اش، شافعى در كتاب الاُمّ و دارقطنى و بيهقى در كتاب‏هاى سنن خود، اقدام بدعت‏آميز معاويه و اعتراض عمومى به وى را چنان كه در ادامه آورده‏ايم، حكايت كرده‏اند. پيشاپيش، اين نكته شايان توجّه است كه دو موضوعِ ترك بسمله در نماز، با اين بهانه واهى كه «بسم اللّه‏» جزئى از سوره‏ها نيست، و ديگرى، به جَهر نخواندن «بسم اللّه‏»، موضوعاتِ در هم تنيده‏اى هستند كه از دو زاويه، هدفى واحد يعنى از رونق انداختن اين عبارت وحيانى در نماز را دنبال مى‏كنند. سيوطى آورده است :
او (معاويه) به مدينه آمد و با آنان به نماز ايستاد و «بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم» را نخواند و در هنگام فرود آمدن و برخاستن ، تكبير نگفت . چون سلام داد ، مهاجران و انصار ندايش دادند كه : اى معاويه ! آيا از نمازت دزديدى؟ «بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم» كجاست؟ و تكبير كجاست؟ او پس از آن ، هر گاه نماز مى‏گزارد ، «بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم» را براى اُمّ القرآن (سوره حمد) و براى سوره بعد از آن مى‏خواند و چون به سجده مى‏رفت ، تكبير مى‏گفت .۱

واضح است كه فرياد برآوردن صحابيان و تابعيان، نشانه آن است كه جزئيّت بسمله براى سوره حمد و ديگر سوره‏ها و نيز بلند خواندن آن در نماز، نزد آنان از مسلّمات به شمار مى‏آمده؛ زيرا در غير اين صورت، مسلّما مستندى از سوى معاويه يا وابستگان فكرى وى در توجيه اقدام انجام شده، ارائه مى‏شد.

دگرگون كردن سنّت بلند خواندن «بسم اللّه‏»

مطابق نقل محدّثان شيعه و اهل سنّت، التزام به جهر به بسمله، تا اوايل حكومت بنى

1.الدرّ المنثور : ج ۱ ص ۲۱ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10091
صفحه از 562
پرینت  ارسال به