131
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم

مؤيّد ديگرى ندارد و در حديث ، دلالتى بر آن، به چشم نمى‏خورد.

گفتنى است كه در تأكيد بر سنّت نبوى در مسح كردن پاها در وضو، آيه وضو ـ كه در ابتداى اين پژوهش آورديم ـ نيز آشكارا به مسح پاها و نه شستن آنها فرمان مى‏دهد .

استدلال اهل سنّت به آيه وضو براى شستن پاها

اهل سنّت، افزون بر روايات عثمان و برخى افراد ديگر كه ادّعا كرده‏اند پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در وضو، پاهاى خود را مى‏شسته، منصوب بودن واژه «أرجُلَكم (پاهايتان)» در آيه وضو را مستند قرآنى خود قرار داده و آن را نشانه عطف اين كلمه بر واژه منصوب «وُجوهَكم (صورت‏هايتان)» دانسته‏اند. طبعا در اين فرض، حكم شستن صورت به معطوفٌ عليه ، يعنى پاها ، نيز سرايت مى‏كند.

نقد استدلال به آيه وضو براى شستن پاها

از نظر مفسّران و فقيهان شيعى، كلمه منصوب «أرجلَكم»، بر شستن پاها در وضو دلالتى ندارد؛ زيرا :

اوّلاً : كلمه «أرجلكم» توسّط قاريان متعدّدى همچون : ابن كثير، حمزه، ابو عمرو و عاصم در روايت ابو بكر از او، مجرور خوانده شده است. در اين صورت، بى ترديد، «أرجُلِكُم»، معطوف بر «رُؤسِكُم (سرهايتان)» است و حكم مسح سر به پاها سرايت داده مى‏شود.

ثانيا : در قرائت‏هايى كه «أرجلَكم» در آنها منصوب است مانند : قرائت نافع، ابن عامر و عاصم در روايت حفص از او، نيز همچنان حكم پاها مسح است؛ زيرا «أرجلَكم»، عطف بر محلّ نصب «رؤوسكم» است.

توضيح، اين كه : واژه «امسحوا» به خودى خود، متعدّى است و براى منصوب ساختن مفعول خود، نيازمند حرف جر نيست. بر اين اساس، «با»ى افزوده شده به واژه «رؤوسكم»، به اصطلاح، «با»ى تبعيضيّه است كه نشان مى‏دهد مسحِ بخشى از


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم
130

فرمود : «هر كس همانند اين وضويم وضو بسازد و سپس دو ركعت نماز بخواند و در آن با خود سخن نگويد ، گناهان پيشين او بخشيده مى‏شوند» .

حديث شستن پا در وضو

روايت صحيح البخارى از عبد اللّه‏ فرزند عمرو بن العاص در باره شستن پاها در وضو، اين چنين است :
تخلّف [عنّا] النبى صلى اللّه عليه و آله فى سفرة سافرناها ، فأدركنا و قد أرهقتنا الصلاة و نحن نتوضّأ ، فجعلنا نمسح على أرجلنا ، فنادى بأعلى صوته : وَيلٌ لِلأَعقابِ مِنَ النّارِ! مرّتين أو ثلاثا .۱در سفرى بوديم كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله از ما عقب ماند و سپس به ما رسيد ، در حالى كه زمان نماز فرا رسيده بود و ما وضو مى‏گرفتيم و پاهايمان را مسح مى‏كرديم . پس با صداى كاملاً بلند ، دو يا سه بار ندا داد : «واى از آتش بر پاشنه‏هاى پا!» .

در باره اين حديث مى‏توان گفت كه با فرض صحّت، بر شستن پا در وضو دلالتى ندارد و به نظر مى‏رسد كه ناظر به وضعيت اعراب تازه مسلمان شده‏اى است كه به دليل اُنَس با فرهنگ جاهلى، چه بسا به استفاده از پاپوش‏هاى مناسب خو نكرده بودند . علاوه بر اين كه شايد به حسب عادات جاهلى، ايستاده نيز ادرار مى‏كردند و طبعا دچار آلودگى و نجس شدن پاها مى‏شدند. بنا بر اين ، به هيچ وجه بعيد نيست كه در آن شرايط فرهنگى، آنان با همان آلودگى پاهاى خود، به نماز مى‏ايستادند و همين ممكن است نقد هدايتگرانه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را متوجّه آنان كرده باشد .

بر اين اساس، اين سخن پيامبر صلى اللّه عليه و آله را بايد تلاشى به منظور اصلاح اين عادت ناپسند و راه‏نمايى به تطهير پاهاى آلوده، در آستانه نماز ارزيابى كرد؛ امّا اين كه «مسح پا» ـ كه به تصريح راوى ، تا آن روز، جزئى از وضو بوده ـ ، با اين سخن پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله جاى خود را به «شستن پا» داده باشد، ادّعايى است كه بيش از پندار راوى،

1.صحيح البخارى : ج ۱ ص ۳۳ ح ۶۰ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد پنجم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10124
صفحه از 562
پرینت  ارسال به