خود را مسح مىفرمود. اين مطلب در حديث زير ـ كه منابع حديثىِ اهل سنّت ، آن را نقل كردهاند ـ نيز تأييد شده است :
عَبّاد بن تَميم عن أبيه : رَأَيتُ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله يَتَوَضَّأُ وَ يَمسَحُ بِالماءِ عَلى رِجلَيهِ .۱عبّاد بن تميم ، به نقل از پدرش مىگويد : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را ديدم كه وضو مىگرفت و با آب ، پاهايش را مسح مىكرد .
همچنين در حديث عبد اللّه بن عمرو بن العاص ـ كه به زعم اهل سنّت، مستند شستن پا در وضوست و ما به زودى به نقل و نقد آن خواهيم پرداخت ـ ، با عبارت «فَجَعَلنا نَمسَحُ عَلى أرجُلِنا» اعتراف شده كه روش معمول پيش از آن، مسح پاها بوده است.
بر اين اساس، اهل بيت عليهمالسلام و پيروان آنان به پيروى از پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ، مسح پاها را از واجبات وضو دانسته و شستن آنها را ناروا مىشمارند. پژوهش دقيق متون و دورههاى تاريخى نشان داده است كه شستن پاها در وضو، تا ساليانى پس از رحلت پيامبر خدا و دست كم ، تا پايان دوران دو خليفه نخست و اندكى از دوره خليفه سوم مطرح نبوده است و عثمان، تلاش ويژهاى براى ترويج روش جديد وضو نموده كه در آن، پاها بايد به جاى مسح شدن ، شسته شوند.
شاهد اين سخن، فقدان كمترين گزارش از بروز اختلاف ميان مسلمانان در باره مسح پا در وضو در دوره دو خليفه نخست است، به گونهاى كه حتّى يك حديث نيز از خليفه اوّل و دوم با انگيزه انسجام وظيفه حاكم اسلامى در دفاع از سنّت نبوى و تبيين چگونگى وضوى پيامبر صلى اللّه عليه و آله و نكوهش پايهگذاران روش جديد در وضو، صادر نشده است. چنين روايتى، نه تنها از دو خليفه، بلكه از راويان پُرروايتى همچون ابو هريره كه در هر خُرد و كلانى ، احاديثى را از پيامبر صلى اللّه عليه و آله نقل كردهاند نيز حكايت نشده است؛ چنان كه عبد اللّه بن عمر، ابو سعيد خُدرى، جابر بن عبد اللّه،