۳۷۶۳.صحيح البخارىـ به نقل از جابر بن عبد اللّه ـ :در مَرّ الظَّهران۱با پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ميوههاى رسيده چوج۲را مىچيديم . پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «سياهش را بچينيد كه گواراتر است» . گفته شد : آيا تو گوسفند مىچراندى ؟ فرمود : «آرى . پيامبرى هم هست كه گوسفند نچرانده باشد ؟ !» .
۳۷۶۴.صحيح البخارىـ به نقل از ابو هريره ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «خداوند ، هيچ پيامبرى را بر نينگيخت ، مگر آن كه گوسفند مىچرانيد» . يارانش گفتند : تو نيز ؟ فرمود : «آرى . من [نيز] با دستمزد چند قيراط ،۳براى مردم مكّه گوسفند مىچرانيدم» .
۳۷۶۵.قصص الأنبياء ، راوندىـ به نقل از عمّار ـ :من ، گوسفندان خانواده خودم را مىچراندم و محمّد صلى اللّه عليه و آله نيز گوسفند مىچراند . به او گفتم : اى محمّد ! مىآيى به فَخ برويم ؟ چون من در آن جا چراگاه پُرعلف و شادابى سراغ دارم . گفت : «آرى» . فردا كه به فَخ رفتم ، ديدم محمّد صلى اللّه عليه و آله از من زودتر رفته و ايستاده است و گوسفندانش را از چراگاه ، دور مىكند . گفت : «چون با تو وعده گذاشته بودم ، دوست نداشتم كه پيش از تو بچرانم» .