551
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

۶ / ۵

نامه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به مُقَوقس ، بزرگ قبطيان مصر

۴۲۱۴.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله ـ در نامه ايشان به مُقَوقِس۱ـ :به نام خداوند مهرگسترِ مهربان . از محمّد بن عبد اللّه ، به مقوقس ، بزرگ قبطيان : سلام بر آن كه از راه راست ، پيروى كند! امّا بعد ، من تو را به آنچه اسلام دعوت مى‏كند ، فرا مى‏خوانم . مسلمان شو تا به سلامت مانى ، و اسلام بياور تا خداوند ، اَجرت را دو برابر دهد ؛ و اگر روى بر تابى ، گناه قبطيان به گردن تو خواهد بود . «اى اهل كتاب ! بياييد بر سر سخنى بِايستيم كه ميان ما و شما يكسان است ، اين كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و برخى از ما برخى ديگر را به جاى خداوند يكتا ، خدايگان نگيرد ، و اگر روى بر تافتيد ، بگوييد : گواهى دهيد كه ما مسلمان هستيم».

۴۲۱۵.الطبقات الكبرىـ به نقل از ابن عبّاس و ديگران ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله حاطب بن ابى بَلتعه لَخمى را ـ كه يكى از آن شش سفير بود ـ ، همراه نامه‏اى براى دعوت به اسلام پيش مُقَوقِس ، فرمان‏رواى اسكندريّه و سالار قِبطيان ، فرستاد . حاطب ، نامه را به مقوقس داد . مقوقس آن را خواند و با حاطب به خوشى سخن گفت و نامه را در جعبه‏اى از عاج قرار داد و سرش را مُهر كرد و آن را به كنيز خود داد و به پيامبر صلى اللّه عليه و آله نوشت : «من مى‏دانستم كه هنوز يك پيامبر ، باقى مانده است ؛ امّا خيال مى‏كردم او در شام ، ظهور خواهد كرد . فرستاده تو را گرامى داشتم و اكنون دو كنيز را كه در ميان قِبطيان منزلت والايى دارند ، برايت مى‏فرستم و جامه‏اى و استرى كه بر آن سوار شوى ، به عنوان پيشكش ، تقديم تو مى‏كنم» .
او چيز ديگرى ننوشت و مسلمان هم نشد . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله هديه مقوقس را پذيرفت و دو كنيز را ـ كه يكى ماريه [مادر ابراهيم پسر پيامبر خدا] و ديگرى خواهرش سيرين بود ـ و استرى سپيد را ـ كه در آن روز ، در ميان عرب‏ها چنان استرى وجود نداشت و همان دُلدُل بود ـ ، قبول كرد . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «اين ناپاك ، به پادشاهى خود ، بخل ورزيد ، حال آن كه پادشاهىِ او دوامى نخواهد يافت» .
حاطب گفت : مقوقس از من با احترام پذيرايى مى‏كرد و مرا بر درگاه خود ، كمتر معطّل مى‏نمود و من ، پنج روز بيشتر نزد وى اقامت نكردم .

1.ر . ك : ص ۴۵۹ .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
550

۶ / ۵

رِسالَتُهُ إلَى المُقَوقِسِ عَظيمِ القِبطِ

۴۲۱۴.رسول اللّه‏ صلى اللّه عليه و آله ـ في كِتابِهِ إلَى المُقَوقِسِ ـ :
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ
مِن مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ إلَى المُقَوقِسِ عَظيمِ القِبطِ : سَلامٌ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الهُدى ، أمّا بَعدُ ، فَإِنّي أدعوكَ بِدعايَةِ الإِسلامِ ، أسلِم تَسلَم ، وأَسلِم يُؤتِكَ اللّهُ أجرَكَ مَرَّتَينِ ، فَإِن تَوَلَّيتَ فَإِنَّما عَلَيكَ إثمُ القِبطِ « يَـأَهْلَ الْكِتَـبِ تَعَالَوْاْ إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْـٔا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ »۱.۲

۴۲۱۵.الطبقات الكبرى عن ابن عبّاس وجماعة :بَعَثَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله حاطِبَ بنَ أبي بَلتَعَةَ اللَّخمِيَّ ـ وهُوَ أحَدُ السِّتَّةِ ـ إلَى المُقَوقِسِ صاحِبِ الإِسكَندَرِيَّةِ عَظيمِ القِبطِ يَدعوهُ إلَى الإِسلامِ ،كَتَبَ مَعَهُ كِتابا ، فَأَوصَلَ إلَيهِ كِتابَ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ، فَقَرَأَهُ وقالَ لَهُ خَيرا ، وأَخَذَ الكِتابَ فَجَعَلَهُ في حُقٍّ مِن عاجٍ وخَتَمَ عَلَيهِ ودَفَعَهُ إلى جارِيَتِهِ ، وكَتَبَ إلَى النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله : قَد عَلِمتُ أنَّ نَبِيّا قَد بَقِيَ وكُنتُ أظُنُّ أنَّهُ يَخرُجُ بِالشّامِ ، وقَد أكرَمتُ رَسولَكَ ، وبَعَثتُ إلَيكَ بِجارِيَتَينِ لَهُما مَكانٌ فِي القِبطِ عَظيمٌ ، وقَد أهدَيتُ لَكَ كِسوَةً وبَغلَةً تَركَبُها . ولَم يَزِد عَلى هذا ولَم يُسلِم .
فَقَبِلَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله هَدِيَّتَهُ ، وأَخَذَ الجارِيَتَينِ ؛ مارِيَةَ اُمَّ إبراهيمَ ابنِ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله واُختَها سيرينَ ، وبَغلَةً بَيضاءَ لَم يَكُن فِي العَرَبِ يَومَئِذٍ غَيرُها ، وهِيَ «دُلدُلُ» ، وقالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : ضَنَّ۳الخَبيثُ بِمُلكِهِ ، ولا بَقاءَ لِمُلكِهِ !
قالَ حاطِبٌ : كانَ لي مُكرِما فِي الضِّيافَةِ وقِلَّةِ اللَّبثِ بِبابِهِ ، ما أقَمتُ عِندَهُ إلاّ خمسَةَ أيّامٍ .۴

1.آل عمران : ۶۴ .

2.نصب الراية : ج ۴ ص ۴۲۱ ، السيرة الحلبية : ج ۳ ص ۲۴۹ ؛ مكاتيب الرسول : ج ۲ ص ۴۱۷ .

3.ضننت بالشيء أضنّ به ضنّا وضنانة ، إذا بخلت به (الصحاح : ج ۶ ص ۲۱۵۶ «ضنن») .

4.الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۲۶۰ و راجع : عيون الأثر : ج ۲ ص ۳۳۲ و سبل الهدى والرشاد : ج ۱۱ ص ۳۴۹ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10078
صفحه از 576
پرینت  ارسال به