537
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

فصل ششم: سياست پيامبر صلى اللّه عليه و آله در تعامل با فرمان‏روايان و زمامداران

۶ / ۱

روانه كردن فرستادگانش به سوى فرمان‏روايان

۴۲۰۴.السيرة النبويّة ، ابن هشام :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرستادگانى را از ميان يارانش به سوى پادشاهان ، روانه و نامه‏هايى خطاب به آنان همراهشان كرد كه آنان را به اسلام فرا مى‏خواند .

۴۲۰۵.صحيح مسلمـ به نقل از اَنَس ـ :پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به كسرا و قيصر و نجاشى و هر زورمدارى نامه نوشت و آنان را به [تسليم در برابر ]خداى متعال ، دعوت كرد .

۶ / ۲

نامه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به نجاشى ، فرمان‏رواى حبشه۱

۴۲۰۶.الطبقات الكبرىـ به نقل از ابن عبّاس و ديگران ـ :هنگامى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در ذى حجّه سال ششم ، از صلح حديبيه باز گشت ، سفيرانى نزد پادشاهان فرستاد و براى ايشان نامه نوشت و به اسلام دعوتشان كرد . به ايشان گفته شد : اى پيامبر خدا ! پادشاهان ، نامه بدون مُهر را نمى‏خوانند . پس ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله همان روز ، يك انگشتر نقره‏اى با نگين نقره‏اى تهيّه كرد كه نقش آن ، «محمّد رسول اللّه» در سه سطر بود و نامه‏ها را با آن ، مُهر زد .
شش سفير در يك روز [از مدينه] بيرون رفتند و اين ، در ماه محرّم سال هفتم بود . هر يك از آن فرستادگان ، به زبان همان مردمى سخن مى‏گفتند كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله او را به سوى ايشان فرستاد .
نخستين سفيرى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله اعزام كرد ، عمرو بن اُميّه ضَمرى بود كه او را با دو نامه نزد نجاشى روانه كرد . در يكى از آن دو نامه ، نجاشى را به اسلام دعوت كرده و برايش آياتى را از قرآن نوشته بود . نجاشى ، نامه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را گرفت و بر ديدگان خود نهاد و براى ابراز تواضع ، از تخت فرود آمد و روى زمين نشست و سپس اسلام آورد و شهادتين بر زبان راند و گفت : اگر مى‏توانستم به حضورش بيايم ، حتما مى‏آمدم . آن گاه به دست جعفر بن ابى طالب ، نامه‏اى به پيامبر صلى اللّه عليه و آله نوشت كه حاكى از اجابت حق و تصديق و سر فرود آوردن در برابر خداوند جهانيان بود .
در نامه دوم ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به نجاشى فرموده بود تا اُمّ حبيبه دختر ابو سفيان بن حرب را به عقد ايشان در آورد . اُمّ حبيبه همراه شوهر خود ، عبيد اللّه بن جَحشِ اسدى ، به حبشه مهاجرت كرده بود و عبيد اللّه در حبشه مسيحى شد و همان جا در گذشت . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله همچنين در نامه به نجاشى فرموده بود تا وسيله بازگشت اصحابش را كه در حبشه بودند ، فراهم سازد و آنان را روانه كند ، و او هم روانه كرد .
نجاشى ، طبق دستور ، اُمّ حبيبه دختر ابو سفيان را به عقد ازدواج پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در آورد و چهارصد دينار مهريّه از طرف پيامبر صلى اللّه عليه و آله به او داد و وسايل بازگشت ياران پيامبر صلى اللّه عليه و آله را نيز مهيّا نمود و آنان را به وسيله دو كشتى همراه عمرو بن اُميّه ضَمرى روانه كرد .
آن گاه ، جعبه‏اى از عاج خواست و هر دو نامه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را در آن نهاد و گفت : تا زمانى كه اين دو نامه در حبشه باشد ، اين كشور ، همواره در خير و بركت خواهد بود .

1.نجاشى ، لقب پادشاه حبشه بود ، در نام او اختلاف است (ر . ك : توضيح المشتبه : ج ۳ ص ۱۰۹) . پيامبر صلى اللّه عليه و آله دو نامه براى او نگاشت : نامه نخست آن حضرت توسط جعفر بن ابيطالب و نامه دوم پيامبر صلى اللّه عليه و آله در سال ششم يا هفتم هجرى توسط عمرو بن اميه ارسال شد و او را دعوت به اسلام نمود ، نجاشى در حضور جعفر بن ابيطالب اسلام آورد و با جعفر بيعت كرد . نجاشى در سال نهم هجرى پس از غزوه تبوك از دنيا رفت . پيامبر صلى اللّه عليه و آله در روز وفات وى خبر درگذشت او را به اصحابش داد و بر او غائبانه نماز گزاردند (سيره ابن هشام : ج ۲ ص ۳۵۹ ، الإصابة : ج ۱ ص ۳۴۷ ، سير أعلام النبلاء : ج ۱ ص ۴۲۸ ش ۸۵) .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
536

الفَصلُ السّادِس: سِياسَةُ النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله فيمُعامَلَةِ المُلوكِ وَالزُّعَماءِ

۶ / ۱

بَعثُ الرُّسُلِ إلىَ المُلوكِ

۴۲۰۴.السيرة النبويّة لابن هشام :قَد كانَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله بَعَثَ إلَى المُلوكِ رَسُلاً مِن أصحابِهِ ، كَتَبَ مَعَهُم إلَيهِم يَدعوهُم إلَى الإِسلامِ .۱

۴۲۰۵.صحيح مسلم عن أنس :إنَّ نَبِيِّ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله كَتَبَ إلى كِسرى ، وإلى قَيصَرَ ، وإلَى النَّجاشِيِّ ، وإلى كُلِّ جَبّارٍ ؛ يَدعوهُم إلَى اللّهِ تَعالى .۲

۶ / ۲

رِسالَتُهُ إلَى النَّجاشِيِّ مَلِكِ الحَبَشَةِ

۴۲۰۶.الطبقات الكبرى عن ابن عبّاس وجماعة :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله لَمّا رَجَعَ مِنَ الحُدَيبِيَةِ في ذِي الحِجَّةِ سَنَةَ سِتٍّ ، أرسَلَ الرُّسُلَ إلَى المُلوكِ يَدعوهُم إلَى الإِسلامِ ، وكَتَبَ إلَيهِم كُتُبا ، فَقيلَ : يا رَسولَ اللّهِ ، إنَّ المُلوكَ لايَقرَؤونَ كِتابا إلاّ مَختوما ، فَاتَّخَذَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله يَومَئِذٍ خاتَما مِن فِضَّةٍ فَصُّهُ مِنهُ ، نَقشُهُ ثَلاثَةُ أسطُرٍ : «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ» ، وخَتَمَ بِهِ الكُتَبَ .
فَخَرَجَ سِتَّةُ نَفَرٍ مِنهُم في يَومٍ واحِدٍ ، وذلِكَ فِي المُحَرَّمِ سَنَةِ سَبعٍ ، وأَصبَحَ كُلُّ رَجُلٍ مِنهُم يَتَكَلَّمُ بِلِسانِ القَومِ الَّذينَ بَعَثَهُ إلَيهِم ، فَكانَ أوَّلُ رَسولٍ بَعَثَهُ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله عَمرَو بنَ اُمَيَّةَ الضَّمرِيَّ إلَى النَّجاشِيِّ ، وكَتَبَ إلَيهِ كِتابَينِ يَدعوهُ في أحَدِهِما إلَى الإِسلامِ ويَتلو عَلَيهِ القُرآنَ . فَأَخَذَ [النَّجاشِيُّ] كِتابَ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَوَضَعَهُ عَلى عَينَيهِ ، ونَزَلَ مِن سَريرِهِ فَجَلَسَ عَلَى الأَرضِ تَواضُعا ، ثُمَّ أسلَمَ وشَهِدَ شَهادَةَ الحَقِّ ، وقالَ : لَو كُنتُ أستَطيعُ أن آتِيَهُ لَأَتَيتُهُ . و كَتَبَ إلى رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله بِإِجابَتِهِ وتَصديقِهِ وإسلامِهِ ـ عَلى يَدَي جَعفَرِ بنِ أبي طالِبٍ ـ لِلّهِ رَبِّ العالَمينَ .
وفِي الكِتابِ الآخَرِ يَأمُرُهُ أن يُزَوِّجَهُ اُمَّ حَبيبَةَ بِنتَ أبي سُفيانَ بنِ حَربٍ ، وكانَت قَد هاجَرَت إلى أرضِ الحَبَشَةِ مَعَ زَوجِها عُبَيدِ اللّهِ بنِ جَحشٍ الأَسَدِيِّ فَتَنَصَّرَ هُناكَ وماتَ .أمَرَهُ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فِي الكِتابِ أن يَبعَثَ إلَيهِ بِمَن قِبَلُهُ مِن أصحابِهِ ويَحمِلَهُم . فَفَعَلَ ، فَزَوَّجَهُ اُمَّ حَبيبَةَ بِنتَ أبي سُفيانَ ، وأَصدَقَ عَنهُ أربَعَمِئَةِ دينارٍ ، وأَمَرَ بِجَهازِ المُسلِمينَ وما يُصلِحُهُم ، وحَمَلَهُم في سَفينَتَينِ مَعَ عَمرِو بنِ اُمَيَّةَ الضَّمرِيِّ ، ودَعا بِحُقٍّ۳مِن عاجٍ فَجَعَلَ فيهِ كِتابَي رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ، وقالَ : لَن تَزالَ الحَبَشَةُ بِخَيرٍ ما كانَ هذانِ الكِتابانِ بَينَ أظهُرِها .۴

1.السيرة النبويّة لابن هشام : ج ۴ ص ۲۵۴ و راجع : تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۸۰ .

2.صحيح مسلم : ج ۳ ص ۱۳۹۷ ح ۷۵ ، سنن الترمذي : ج ۵ ص ۶۸ ح ۲۷۱۶ ، مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۲۶۷ ح ۱۲۳۵۸ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۴ ص ۴۹۱ ح ۶۵۵۳ ، السنن الكبرى : ج ۹ ص ۱۸۱ ح ۱۸۲۳۱ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۶۳۳ ح ۳۰۳۲ .

3.الحُقُّ ـ بالضّم ـ : وعاء صغير ، ينحت من الخشب والعاج وغير ذلك (اُنظر : لسان العرب : ج ۱۰ ص ۵۶ «حقق») .

4.الطبقات الكتاب : ج ۱ ص ۲۵۸ ، تاريخ دمشق : ج ۴۵ ص ۴۳۰ ، سبل الهدى والرشاد : ج ۱۱ ص ۳۴۴ عن إبن عباس وفيه صدره إلى قوله «بعثه إليهم» و ص ۳۶۵ نحوه ، وليس فيه صدره الى «بعثه إليهم» .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7941
صفحه از 576
پرینت  ارسال به