ب ـ نامه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به عتّاب بن اَسيد۱
۴۱۹۴.التفسير المنسوب إلى الإمام العسكرى عليه السلام :پيامبر صلى اللّه عليه و آله در نامهاش به عتّاب بن اسيد نوشت : «به نام خداوند مهرگسترِ مهربان . از محمّد پيامبر خدا ، به مجاوران خانه خدا و ساكنان حرم خدا : امّا بعد ... پيامبر خدا ، زمام احكام و مصالح شما را به عتّاب بن اسيد سپرده و به او مأموريت داده تا غافلانتان را آگاه كند و نادانانتان را آموزش دهد و كژى سستعنصرانتان را راست كند و هر كس از شما را كه از آداب الهى به دور است ، ادب آموزد ، و او را به اين دليل ، برگزيده است كه مىداند بر شما برترى دارد ... .
پس فرمانبرداران شما بايد عمل كنند و به تعاملى نيكو وفادار باشند تا به پاداشى ارجمند و پيشكشى بزرگ خشنود شوند و مخالف نافرمان ، بايد از كيفرى سخت و خشم فرمانروايى هميشه پيروز و چيره برخوردار شود .
و هيچ يك از شما را نسزد كه به دليل كمسال بودن او ، اعتراض كند ؛ چرا كه بزرگتر ، برتر نيست ؛ بلكه برتر ، بزرگتر است ، و او در دوستى ما و دوستى با دوستان ما و دشمنى با دشمنان ما ، بزرگتر است و از اين رو او را فرماندار و رئيس شما قرار داديم . پس آفرين بر هر كس كه از او اطاعت كند ، و هر كس با او مخالفت كند ، خدا جز او را [از رحمتش ]دور نمىكند» .
ج ـ سفارشها و نامه پيامبر صلى اللّه عليه و آله به معاذ بن جبل۲
۴۱۹۵.تاريخ بغدادـ به نقل از مكحول شامى ـ :هنگامى كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله مُعاذ بن جبل را به يمن فرستاد ، بيش از يك ميل با او همراهى كرد و به او سفارش نمود و فرمود : «اى معاذ ! تو را به پروا از خداى بزرگ ، راستگويى ، اداى امانت ، ترك خيانت ، فروتنى ، نرمگويى ، رحم كردن به يتيمان ، خوب فهميدن دين ، و بىتابى از حساب [قيامت ]و دوست داشتن آخرت ، سفارش مىكنم .
اى معاذ ! زمينى را تباه مكن ، به مسلمانى دشنام نده ، دروغگويى را تصديق نكن ، راستگويى را تكذيب مكن و از پيشواى عادل ، سرپيچى نكن .
اى معاذ ! تو را به ذكر خدا سفارش مىكنم ، يعنى در هر جا و نزد هر درخت و سنگى ، و به اين كه در كنار هر گناهى ، توبهاى بياورى ، براى گناه پنهان ، توبه پنهان و براى گناه آشكار ، توبه آشكار .
اى معاذ ! من چيزى را براى تو دوست مىدارم كه براى خود ، دوست دارم و چيزى را براى تو ناپسند مىدارم كه براى خود ، ناپسند مىدارم .
اى معاذ ! اگر من مىدانستم كه تا روز قيامت ، دوباره همديگر را مىبينيم ، سفارشم را به تو كوتاه مىكردم .
اى معاذ ! محبوبترينِ شما نزد من ، كسى است كه مرا روز قيامت به همان حالتى مىبيند كه از من جدا شده است» .
و پيامبر صلى اللّه عليه و آله در عهدنامه معاذ نوشت : «مردى كه [همسرى] در اختيار ندارد ، [حقّ ]طلاقى هم ندارد و آزاد كردن [برده] در آنچه مالكيتش را ندارد ، معنا ندارد ، و نذرى در معصيت و نيز قطع رحم [پذيرفته] نيست و نيز در آنچه انسان مالك آن نيست ، و از هر فرد بالغى ، يك دينار [جزيه] يا برابر آن ، لباس دوخت معافر۳مىگيرى و قرآن را جز با حالت طهارت ، لمس نمىكنى .
و تو چون به يمن برسى ، مسيحيان آن جا از تو مىپرسند : كليد بهشت چيست ؟ بگو : كليد بهشت ، [اقرار به ]يگانگى خداى بىهمتاست» .
1.عُتّاب بن أسيد ، از صحابيان است كه پس از فتح مكه در جوانى از سوى پيامبر صلى اللّه عليه و آله به فرماندارى مكه برگزيده شد و در آن مكان نماز جماعت برپا كرد (اُسد الغابة : ج ۳ ص ۳۵۸) . او در سن ۲۵ سالگى در زمان ابوبكر در گذشت (الإصابة : ج ۴ ص ۳۵۶ ش ۵۴۰۷) .
2.معاذ بن جبل خزرجى از انصار است و در هجده سالگى اسلام آورد و در پيمان عقبه دوم شركت داشت (الإستيعاب : ج ۳ ص ۱۴۰۲) در جنگ بدر ، احد و ديگر جنگها حضور داشت . پس از غزوه تبوك پيامبر صلى اللّه عليه و آله او را به عنوان معلم قرآن و قاضى به يمن فرستاد ، و پس از رحلت آن حضرت به فرماندهى منطقه «جند» يمن منصوب شد . در سال هجدهم هجرت در اثر بيمارى طاعون در سن ۳۳ سالگى در گذشت و در اردن مدفون گشت (اُسد الغابة : ج ۴ ص ۴۱۸ و ج ۵ ص ۱۹۴) .
3.معافر ، جايى در يمن با لباسهايى نيكوست . (م)