297
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

۳۹۷۳.امام صادق عليه السلام : ... سپس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به ميان مردم رفت و از يكايك آنان خواست تا همانند بيعتى كه از خاندان خود خواست ، با او بيعت كنند ، و آنان بيعت كردند . از آن روز، كينه و عداوت نسبت به ما بروز كرد . يكى از شرط‏هاى پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله اين بود كه بر سر اين امر با او ستيزه نشود و غصبش نكنند، كه هر كس چنين كند، با خدا و پيامبرش مخالفت [و دشمنى] كرده است .

۳۹۷۴.امام باقر عليه السلام : شبى كه در روزِ آن، حمزه كشته شد ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله او را صدا زد و فرمود : «اى حمزه ! اى عموى پيامبر خدا ! به زودى غيبتى طولانى خواهى كرد [و از ميان ما خواهى رفت]. اگر بر خداى ـ تبارك و تعالى ـ وارد شدى و از تو در باره شرايع اسلام و شروط ايمان پرسيد ، چه خواهى گفت ؟».
حمزه گريست و گفت : پدر و مادرم به فدايت ! راه‏نمايى‏ام كن و به من بياموز .
فرمود : «اى حمزه ! با اخلاص، گواهى ده كه معبودى جز خدا نيست ، و من پيامبر خدا هستم و مرا به حق فرستاده است» .
حمزه گفت : گواهى مى‏دهم .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «و اين كه بهشت، راست است ، و دوزخ، راست است ، و قيامت، آمدنى است و شكّى در آن نيست، و صراط، راست است ، و ميزان، راست است «و هر كس به اندازه ذرّه‏اى نيكى كند، آن را مى‏بيند ، و هر كس به اندازه ذرّه‏اى بدى كند، آن را مى‏بيند»و «گروهى در بهشت اند و گروهى در آتش سوزان»، و اين كه على، امير مؤمنان است» .
حمزه گفت : گواهى مى‏دهم و اقرار مى‏كنم و ايمان دارم و تصديق مى‏كنم .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «و اين كه امامان نسل او ، حسن و حسين هستند و امامت در نسل اوست» .
حمزه گفت : ايمان دارم و تصديق مى‏كنم .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «و اين كه فاطمه، بانوى بانوان جهان از اوّلين تا آخرين آنهاست» . حمزه گفت : آرى ، تصديق مى‏كنم .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «و اين كه حمزه، سالار شهيدان و شير خدا و شير پيامبر خدا و عموى پيامبر اوست» .
حمزه گريست و گفت : آرى ، درست مى‏فرمايى و لطف دارى، اى پيامبر خدا !
آن گاه، حمزه گريست، چندان كه به رو در افتاد ، و شروع به بوسيدن چشمان پيامبر خدا كرد .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «و اين كه برادرزاده‏ات جعفر طيّار ، در بهشت با فرشتگان، پرواز مى‏كند ، و اين كه محمّد و خاندان او، بهترين خلق خدايند . اى حمزه ! به نهان و آشكار ايشان و ظاهر و باطنشان ايمان مى‏آورى ، و بر اين عقايد زندگى مى‏كنى و مى‏ميرى ، و با دوست آنان دوستى مى‏كنى و با دشمن آنان دشمنى مى‏ورزى .
حمزه گفت : آرى ، اى پيامبر خدا ! خدا را و تو را گواه مى‏گيرم ، و گواه بودن خدا ، خود، كافى است .
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «خداوند، تو را راه‏نمايى كند و موفّق بدارد!» .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
296

۳۹۷۳.الإمام الصادق عليه السلام :... ثمَّ خَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله إلَى النّاسِ ، فَدَعاهُم إلى مِثلِ ما دَعا أهلَ بَيتِهِ مِنَ البَيعَةِ رَجُلاً رَجُلاً ، فَبايَعوا ، وظَهَرَتِ الشَّحناءُ وَالعَداوَةُ مِن يَومَئِذٍ لَنا .
وكانَ مِمّا شَرَطَ عَلَيهِ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله أن لا يُنازَعَ الأَمرَ ولا يُغلَبَهُ ، فَمَن فَعَلَ ذلِكَ فَقَد شاقَّ اللّهَ ورَسولَهُ .۱

۳۹۷۴.الإمام الباقر عليه السلام :لَمّا كانَتِ اللَّيلَةُ الَّتي اُصيبَ حَمزَةُ في يَومِها ، دَعاهُ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَقالَ : يا حَمزَةُ يا عَمَّ رَسولِ اللّهِ ، يوشِكُ أن تَغيبَ غَيبَةً بَعيدَةً ، فَما تَقولُ لَو وَرَدتَ عَلَى اللّهِ تَبارَكَ وتَعالى وسَأَلَكَ عَن شَرائِعِ الإِسلامِ وشُروطِ الإِيمانِ ؟
فَبَكى حَمزَةُ فَقالَ : بِأَبي أنتَ واُمّي ، أرشِدني وفَهِّمني .
فَقالَ : يا حَمزَةُ ، تَشهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ مُخلِصاً ، وأَنّي رَسولُ اللّهِ بَعَثَني بِالحَقِّ .
فَقالَ حَمزَةُ : شَهِدتُ .
قالَ : وأَنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ ، وأَنَّ النَّارَ حَقٌّ ، وأَنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيبَ فيها ، وَالصِّراطَ حَقٌّ ، وَالميزانَ حَقٌّ ، و«مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَ مَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ »۲و « فَرِيقٌ فِى الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِى السَّعِيرِ »۳، وأَنَّ عَلِيّاً أميرُ المُؤمِنينَ .
قالَ حَمزَةُ : شَهِدتُ وأَقرَرتُ وآمَنتُ وصَدَّقتُ .
وقالَ : الأَئِمَّةَ مِن ذُرِّيَّتِهِ الحَسَنُ وَالحُسَينُ عليهما السلام وَ[الإِمامَةَ۴في ذُرِّيَّتِهِ .
قالَ حَمزَةُ : آمَنتُ وصَدَّقتُ .
وقالَ : وفاطِمَةَ سَيِّدَةُ نِساءِ العالَمينَ مِنَ الأَوَلّينَ وَالآخِرينَ .
قالَ : نَعَم ، صَدَّقتُ .
وقالَ : وحَمزَةَ سَيِّدُ الشُّهَداءِ وأَسَدُ اللّهِ وأَسَدُ رَسولِهِ وعَمُّ نَبِيِّهِ .
فَبَكى حَمزَةُ وقالَ : نَعَم ، صَدَّقتُ ، وبَرِرتَ يا رَسولَ اللّهِ .
وبَكى حَمزَةُ حَتّى سَقَطَ عَلى وَجهِهِ ، وجَعَلَ يُقَبِّلُ عَينَي رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله .
وقالَ : جَعفَر[ا] ابنَ أخِيكَ طَيّارٌ يَطيرُ فِي الجَنَّةِ مَعَ المَلائِكَةِ ، وأَنَّ مُحَمَّداً وآلَهُ خَيرُ البَرِيَّةِ ، تُؤِنُ يا حَمزَةُ بِسِرِّهِم وعَلانِيَتِهِم ، وظاهِرِهِم وباطِنِهِم ، وتَحيا عَلى ذلِكَ وتَموتُ ، وتُوالي مَن والاهُم وتُعادي مَن عاداهُم .
قالَ : نَعَم يا رَسولَ اللّهِ ، اُشهِدُ اللّهَ واُشهِدُكَ وكَفى بِاللّهِ شَهيداً .
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : سَدَّدَكَ اللّهُ ووَفَّقَكَ .۵

1.طرف من الأنباء والمناقب : ص ۱۲۳ عن عيسى بن المستفاد عن الإمام الكاظم عليه السلام .

2.الزلزلة : ۷ و ۸ .

3.الشورى : ۷ .

4.]أثبتناه من بحار الأنوار .

5.طرف من الأنباء والمناقب : ص ۱۲۵ عن عيسى بن المستفاد عن الإمام الكاظم عن أبيه عليهما السلام ، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۲۷۸ ح ۳۲ و ج ۶۸ ص ۳۹۵ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7323
صفحه از 576
پرینت  ارسال به