293
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

۳۹۷۰.المعجم الكبيرـ به نقل از عقبة بن عمرو ـ :با پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وعده گذاشتيم كه در روز قربان در پاى عقبه جمع شويم . ما هفتاد مرد بوديم و من كم سن و سال‏ترين آنان بودم . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نزد ما آمد و فرمود : «سخن را مختصر كنيد ؛ چرا كه از كفّار قريش بر شما مى‏ترسم» .
ما گفتيم : اى پيامبر خدا ! براى خدايت و خودت و يارانت، هر چه مى‏خواهى، از ما بخواه ، و به ما بگو كه در عوض ، خداوند عز و جلو تو، چه پاداشى به ما مى‏دهيد ؟
فرمود : «آنچه براى خدايم مى‏خواهم، اين است كه به او ايمان بياوريد و چيزى را شريكش نگردانيد . آنچه براى خودم مى‏خواهم، اين است كه از من فرمان بريد تا شما را به راه راست برم ، و براى خودم و يارانم هم از شما مى‏خواهم كه ما را در دارايى‏تان شريك كنيد ، و از ما همانند خودتان دفاع نماييد . هر گاه اين كارها را كرديد، خدا و من بهشت را براى شما به گردن مى‏گيريم» .
در اين هنگام ، ما دست‏هايمان را دراز كرديم و با ايشان بيعت نموديم .

۳۹۷۱.الطبقات الكبرىـ به نقل از عبادة بن وليد بن عبادة بن صامت ـ :اسعد بن زراره، دست پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را گرفت ـ مقصود در شب عقبه است ـ و گفت : اى مردم ! آيا مى‏دانيد با محمّد بر سر چه بيعت مى‏كنيد ؟ شما با او بيعت مى‏كنيد كه با عرب و عجم و جن و انس ، جملگى بجنگيد .
گفتند : ما با هر كه او بجنگد، در جنگيم و با هر كه او صلح كند، در صلح خواهيم بود .
اسعد بن زراره گفت : اى پيامبر خدا ! شرط‏هايت را با من بگو .
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «با من بيعت مى‏كنيد كه گواهى دهيد معبودى جز خداى يگانه نيست ، و من فرستاده خدا هستم ، و نماز بخوانيد ، و زكات بپردازيد ، و حرف‏شنوى و فرمانبرى داشته باشيد ، و بر سر اين كار با اهلش ستيزه مكنيد ، و از من همانند دفاع از خودتان و خانواده‏تان دفاع كنيد» .
همگى گفتند : قبول است .
گوينده‏اى از انصار گفت : آرى ، اينها براى توست، اى پيامبر خدا ! براى ما چيست ؟
فرمود : «بهشت و پيروزى» .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
292

۳۹۷۰.المعجم الكبير عن عقبة بن عمرو :وَعَدنا رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله في أصلِ العَقَبَةِ يَومَ الأَضحى ونَحنُ سَبعونَ رَجُلاً ، إنّي لَأَصغَرُهُم سِنّا ، فَأَتانا رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فَقالَ : أوجِزوا فِي الخُطبَةِ ، فَإِنّي أخافُ عَلَيكُم كُفّارَ قُرَيشٍ ، فَقُلنا : يا رَسولَ اللّهِ ، سَلنا لِرَبِّكَ وسَلنا لِنَفسِكَ وسَلنا لِأَصحابِكَ ، وأَخبِرنا ما لَنا مِنَ الثَّوابِ عَلَى اللّهِ عزّ و جلّ وعَلَيكَ ؟
فَقالَ : أمَّا الَّذي أسأَلُ لِرَبّي : أن تُؤمِنوا بِهِ ولا تُشرِكوا بِهِ شَيئا ، وأَمَّا الَّذي أسأَلُ لِنَفسي فَإِنّي أسأَ لُكُم أن تُطيعوني أهدِكُم سَبيلَ الرَّشادِ ، وأَسأَ لُكُم لي ولِأَصحابي أن تُواسُونا في ذاتِ أيديكُم ، وأَن تَمنَعونا مِمّا مَنَعتُم مِنِه أنفُسَكُم ؛ فَإِذا فَعَلتُم ذلِكَ فَلَكُم عَلَى اللّهِ الجَنَّةُ وعَلَيَّ .
فَمَدَدنا أيدِيَنا فَبايَعناهُ .۱

۳۹۷۱.الطبقات الكبرى عن عبادة بن الوليد بن عبادة بن الصامت :إنَّ أسعَدَ بنَ زُرارَةَ أخَذَ بِيَدِ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ـ يَعني لَيلَةَ العَقَبَةِ ـ فَقالَ : يا أيُّهَا النّاسُ! هَل تَدرونَ عَلى ما تُبايِعونَ مُحَمَّدا ؟ إنَّكُم تُبايِعونَهُ عَلى أن تُحارِبُوا العَرَبَ وَالعَجَمَ وَالجِنَّ وَالإِنسَ مُجلِبَةً۲.
فَقالوا : نَحنُ حَربٌ لِمَن حارَبَ وسِلمٌ لِمَن سالَمَ .
فَقالَ أسعَدُ بنُ زُرارَةَ : يا رَسولَ اللّهِ ، اشتَرِط عَلَيَّ .
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : تُبايِعُونّي عَلى أن تَشهَدوا أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وأنّي رَسولُ اللّهِ ، وتُقيمُوا الصَّلاةَ وتُؤتُوا الزَّكاةَ ، وَالسَّمَعِ وَالطّاعَةَ ، ولا تُنازِعُوا الأَمرَ أهلَهُ ، وتَمنَعونّي مِمّا تَمنَعونَ مِنهُ أنفُسَكُم وأَهليكُم .
قالوا : نَعَم .
قالَ قائِلُ الأَنصارِ : نَعَم ، هذا لَكَ يا رَسولَ اللّهِ ، فَما لَنا ؟
قالَ : الجَنَّةُ وَالنَّصرُ .۳

1.المعجم الكبير : ج ۱۷ ص ۲۵۶ ح ۷۱۰ ، مسند ابن حنبل : ج ۶ ص ۶۹ ح ۱۷۰۷۷ ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۸ ص ۵۸۷ ح ۲ و ۳ ، المنتخب من مسند عبد بن حميد : ص ۱۰۷ ح ۲۳۸ ، تاريخ دمشق : ج ۴۰ ص ۵۲۰ ح ۸۱۷۷ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱ ص ۳۳۲ ح ۱۵۳۴ .

2.مُجلِبة : أي مجتمعين على الحرب (لسان العرب : ج ۱ ص ۲۶۹ «جلب») .

3.الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۶۰۹ ، المعجم الأوسط : ج ۵ ص ۱۳ ح ۴۵۳۸ عن عبادة بن الصامت نحوه وليس فيه ذيله «قالوا : نعم ...» .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 6950
صفحه از 576
پرینت  ارسال به