۳۹۷۰.المعجم الكبيرـ به نقل از عقبة بن عمرو ـ :با پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله وعده گذاشتيم كه در روز قربان در پاى عقبه جمع شويم . ما هفتاد مرد بوديم و من كم سن و سالترين آنان بودم . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله نزد ما آمد و فرمود : «سخن را مختصر كنيد ؛ چرا كه از كفّار قريش بر شما مىترسم» .
ما گفتيم : اى پيامبر خدا ! براى خدايت و خودت و يارانت، هر چه مىخواهى، از ما بخواه ، و به ما بگو كه در عوض ، خداوند عز و جلو تو، چه پاداشى به ما مىدهيد ؟
فرمود : «آنچه براى خدايم مىخواهم، اين است كه به او ايمان بياوريد و چيزى را شريكش نگردانيد . آنچه براى خودم مىخواهم، اين است كه از من فرمان بريد تا شما را به راه راست برم ، و براى خودم و يارانم هم از شما مىخواهم كه ما را در دارايىتان شريك كنيد ، و از ما همانند خودتان دفاع نماييد . هر گاه اين كارها را كرديد، خدا و من بهشت را براى شما به گردن مىگيريم» .
در اين هنگام ، ما دستهايمان را دراز كرديم و با ايشان بيعت نموديم .
۳۹۷۱.الطبقات الكبرىـ به نقل از عبادة بن وليد بن عبادة بن صامت ـ :اسعد بن زراره، دست پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله را گرفت ـ مقصود در شب عقبه است ـ و گفت : اى مردم ! آيا مىدانيد با محمّد بر سر چه بيعت مىكنيد ؟ شما با او بيعت مىكنيد كه با عرب و عجم و جن و انس ، جملگى بجنگيد .
گفتند : ما با هر كه او بجنگد، در جنگيم و با هر كه او صلح كند، در صلح خواهيم بود .
اسعد بن زراره گفت : اى پيامبر خدا ! شرطهايت را با من بگو .
پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود : «با من بيعت مىكنيد كه گواهى دهيد معبودى جز خداى يگانه نيست ، و من فرستاده خدا هستم ، و نماز بخوانيد ، و زكات بپردازيد ، و حرفشنوى و فرمانبرى داشته باشيد ، و بر سر اين كار با اهلش ستيزه مكنيد ، و از من همانند دفاع از خودتان و خانوادهتان دفاع كنيد» .
همگى گفتند : قبول است .
گويندهاى از انصار گفت : آرى ، اينها براى توست، اى پيامبر خدا ! براى ما چيست ؟
فرمود : «بهشت و پيروزى» .