269
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

۳۹۶۰.الكامل فى التاريخ: چون خداوند اراده كرد كه دين خود را آشكار و چيره گرداند و وعده‏اش را عملى سازد ، پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به موسم حجّى رفت كه در آن با گروهى از انصار ديدار كرد. او طبق معمول خود ، نبوّت خويش را بر قبايل عرضه داشت . در عقبه، گروهى از انصار را ديد و آنان را به خدا دعوت نمود و اسلام را بر ايشان عرضه داشت . يهوديان و خزرجيان در مدينه با هم مى‏زيستند . خزرجيان، بت‏پرست بودند ، و هر گاه ميان ايشان دعوايى در مى‏گرفت ، يهوديان مى‏گفتند : به زودى، پيامبرى مبعوث خواهد شد و ما از وى پيروى مى‏كنيم و همراه او شما را چونان قوم عاد و ثمود، قتل عام خواهيم كرد . از اين رو، آن گروه خزرجى به همديگر گفتند : به خدا سوگند، اين همان پيامبرى است كه يهود با آن، شما را تهديد مى‏كنند . پس ، دعوت پيامبر صلى اللّه عليه و آله را پذيرفتند و تصديقش كردند و گفتند : ميان قوم ما، ناسازگارى است و اميد است كه خداوند به بركت وجود تو، آنان را متّحد سازد . اگر موجب اتّحاد آنان شدى، آن گاه مردى عزيزتر از تو [در ميان ما ]نخواهد بود .
اين را گفتند و رفتند . اينان، هفت تن از خزرج بودند : ابو اُمامه اسعد بن زرارة بن عُدَس و عوف بن حارث بن رِفاعه يا همان ابن عفراء (هر دو از بنى نجّار)، رافع بن مالك بن عَجلان و عامر بن عبد حارثة بن ثعلبة بن غنم (هر دو از بنى زُرَيق)، قُطبة بن عامر بن حديدة بن سواد از بنى سَلِمه، عُقبة بن عامر بن نابى از بنى غَنْم ، و جابر بن عبد اللّه بن رئاب از بنى عُبَيده .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
268

۳۹۶۰.الكامل في التاريخ :فَلَمّا أرادَ اللّهُ إظهارَ دينِهِ وإنجازَ وَعدِهِ ، خَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فِي المَوسِمِ الَّذي لَقِيَ فيهِ النَّفَرَ مِنَ الأَنصارِ ، فَعَرَضَ نَفسَهُ عَلَى القَبائِلِ كَما كانَ يَفعَلُهُ ، فَبَينَما هُوَ عِندَ العَقَبَةِ لَقِيَ رَهطا مِنَ الخَزرَجِ فَدَعاهُم إلَى اللّهِ عزّ و جلّ ، وعَرَضَ عَلَيهِمُ الإِسلامَ ، وقَد كانَت يَهودُ مَعَهُم بِبِلادِهِم ، وكانَ هؤُلاءِ أهلَ أوثانٍ ، فَكانوا إذا كانَ بَينَهُم شَرٌّ تَقولُ اليَهودُ : إنَّ نَبِيّا يُبعَثُ الآنَ نَتَّبِعُهُ ونَقتُلُكُم مَعَهُ قَتلَ عادٍ وثَمودَ . فَقالَ اُولئِكَ النَّفَرُ بَعضُهُم لِبَعضٍ : هذا وَاللّهِ النَّبِيُّ الَّذي تَوَعَّدَكُم بِهِ اليَهودُ ، فَأَجابوهُ وصَدَّقوهُ وقالوا لَهُ : إنَّ بَينَ قَومِنا شَرّا ، وعَسَى اللّهُ أن يَجمَعَهُم بِكَ ، فَإِنِ اجتَمَعوا عَلَيكَ فَلا رَجُلَ أعَزُّ مِنكَ .
ثُمَّ انصَرَفوا عَنهُ ، وكانوا سَبعَةَ نَفَرٍ مِنَ الخَزرَجِ : أسعَدُ بنُ زُرارَةَ بنِ عُدَسٍ أبو اُمامَةَ ، وعَوفُ بنُ الحارِثِ بنِ رِفاعَةَ ، وهُوَ ابنُ عَفراءَ ، كِلاهُما مِن بَنِي النَّجّارِ ، ورافِعُ بنُ مالِكِ بنِ عَجلانَ ، وعامِرُ بنُ عَبدِ حارِثَةَ بنِ ثَعلَبَةَ بنِ غَنمٍ ، كِلاهُما مِن بَني زُرَيقٍ ، وقُطبَةُ بنُ عامِرِ بنِ حَديدَةَ بنِ سَوادٍ مِن بَني سَلِمَةَ ـ سَلِمَةَ هذا بِكَسرِ اللاّمِ ـ ، وعُقبَةُ بنُ عامِرِ بنِ نابِئٍ مِن بَني غَنمٍ ، وجابِرُ بنُ عَبدِ اللّهِ بنِ رِئابٍ مِن بَني عُبَيدَةَ .۱

1.الكامل في التاريخ : ج ۱ ص ۵۱۰ ، السيرة النبويّة لابن هشام : ج ۲ ص ۷۰ ، تاريخ الطبري : ج ۲ ص ۳۵۳ ، تفسير الطبري : ج ۳ الجزء ۴ ص ۳۴ كلّها نحوه .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 7073
صفحه از 576
پرینت  ارسال به