239
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم

۳۹۴۳.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله :حكايت من در ميان پيامبران ، حكايت مردى است كه خانه‏اى ساخته و آن را خوب و كامل و زيبا درست كرده و فقط جاى يك خشت را در آن باقى گذاشته است . مردم ، دور آن خانه مى‏چرخند و از آن خوششان مى‏آيد و مى‏گويند : كاش جاى همين يك خشت هم تكميل مى‏شد ! آرى ، من ميان پيامبران ، جاى همان خشتم .

۲ / ۷

روش پيامبر صلى اللّه عليه و آله در دعوت

۳۹۴۴.مجمع البيان :روايت شده است كه عثمان بن مَظعون گفت : از بس پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله پذيرش اسلام را به من پيشنهاد مى‏كرد ، من از خجالت ايشان ، مسلمان شدم ؛ امّا اسلام هنوز در دلم جا نگرفته بود . روزى در حالى كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله غرق در تأمّل بود ، خدمت ايشان بودم كه ناگاه ، چشم خود را به طرف آسمان دوخت ، به طورى كه گويى مى‏خواهد چيزى را بفهمد . وقتى به خود آمد ، در باره آن حالت ، از ايشان سؤال كردم . فرمود : «آرى ، در حالى كه با تو صحبت مى‏كردم ، ناگاه ، جبرئيل را در هوا ديدم و اين آيه را برايم آورد: «همانا خداوند، به دادگرى و نيكوكارى، فرمان مى‏دهد...»» و آن را تا آخرش برايم خواند . اين جا بود كه اسلام ، در دلم استوار شد . نزد عمويش ابو طالب رفتم و موضوع را به او گفتم . گفت : اى خاندان قريش ! از محمّد ، پيروى كنيد تا هدايت شويد ؛ چون او شما را جز به خصلت‏هاى والا ، فرا نمى‏خوانَد .
سپس نزد وليد بن مُغيره رفتم و اين آيه را براى او نيز خواندم . وليد گفت : اگر اين را محمّد گفته ، نيكو گفته است ، و اگر خدايش گفته ، باز هم نيكو گفته است . پس خداوند ، اين آيات را فرو فرستاد : «آيا ديدى آن كسى را كه روى بر تافت * و اندكى بخشيد و دريغ ورزيد ؟ !». مراد از «اندكى بخشيد»، اين جمله وليد است كه گفت : «نيكو گفته است» ، و معناى اين جمله كه : «دريغ ورزيد»، آن است كه بر آنچه گفت ، مداومت نورزيد و آن را قطع كرد .
از عِكرِمه نقل شده است كه گفت : پيامبر صلى اللّه عليه و آله اين آيه را بر وليد بن مُغيره خواند . وليد گفت : اى برادرزاده ! تكرارش كن . پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله دوباره خواند . وليد گفت : اين سخن ، حلاوتى دارد و از زيبايى خاصّى برخوردار است . بالايش ، پُر از ميوه است و پايينش ، خرّم و پُرنعمت ، و اين ، سخنِ بشر نيست .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد ششم
238

۳۹۴۳.عنه صلى اللّه عليه و آله :مَثَلي فِي النَّبِيّينَ كَمَثَلِ رَجُلٍ بَنى دارا فَأَحسَنَها وأَكمَلَها وجَمَّلَها ، وتَرَكَ مِنها مَوضِعَ لَبِنَةٍ ، فَجَعَلَ النّاسُ يَطوفونِ بِالبِناءِ ويَعجَبونَ مِنهُ ، ويَقولونَ : لَو تَمَّ مَوضِعُ تِلكَ اللَّبِنَةِ ! وأَنا فِي النَّبِيّينَ بِمَوضِعِ تِلكَ اللَّبِنَةِ .۱

۲ / ۷

أدَبُهُ فِي الدَّعوَةِ

۳۹۴۴.مجمع البيان :جاءَتِ الرِّوايَةُ أنَّ عُثمانَ بنَ مَظعونٍ قالَ : كُنتُ أسلَمتُ استِحياءً مِن رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ؛ لِكَثرَةِ ما كانَ يَعرِضُ عَلَيَّ الإِسلامَ ، ولَمّا يَقِرَّ الإِسلامُ في قَلبي . فَكُنتُ ذاتَ يَومٍ عِندَهُ حالَ تَأمُّلِهِ ، فَشَخَصَ بَصَرُهُ نَحوَ السَّماءِ كَأَنَّهُ يَستَفهِمُ شَيئاً ، فَلَمّا سُرِيَ عَنهُ ، سَأَلتُهُ عَن حالِهِ ؟ فَقالَ : نَعَم ، بَينا أنَا أُحَدِّثُكَ ، إذ رَأَيتُ جَبرائيلَ فِي الهَواءِ ، فَأَتاني بِهذِهِ الآيَةِ : « إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الاْءِحْسَانِ . . . »۲، وقَرَأَها عَلَيَّ إلى آخِرِها ، فَقَرَّ الإِسلامُ في قَلبي .
وأتَيتُ عَمَّهُ أبا طالِبٍ فَأَخبَرتُهُ ، فَقالَ : يا آلَ قُرَيشٍ ، اِتَّبِعوا مُحَمَّداً تَرشُدوا ، فَإِنَّهُ لا يَأمُرُكُم إلاّ بِمَكارِمِ الأَخلاقِ . وأتَيتُ الوَليدَ بنَ المُغيرَةِ ، وقَرَأتُ عَلَيهِ هذِهِ الآيَةَ ، فَقالَ : إن كانَ مُحَمَّدٌ قالَهُ فَنِعمَ ما قالَ ، وإن قالَهُ رَبُّهُ فَنِعمَ ما قالَ . قالَ : فَأَنزَلَ اللّهُ : « أَفَرَءَيْتَ الَّذِى تَوَلَّى * وَ أَعْطَى قَلِيلاً وَ أَكْدَى »۳؛ يَعني قَولَهُ : « فَنِعمَ ما قالَ » . ومَعنى قَولِهِ : « وَ أَكْدَى »: أنَّهُ لَم يُقِم عَلى ما قالَهُ وقَطَعَهُ .
وعَن عِكرِمَةَ قالَ : إنَّ النَّبِيَّ صلى اللّه عليه و آله قَرَأَ هذِهِ الآيَةَ عَلَى الوَليدِ بنِ المُغيرَةِ ، فَقالَ : يَا بنَ أخي ، أعِد . فَأَعادَ ، فَقالَ : إنَّ لَُه لَحَلاوَةً ، وإنَّ عَلَيه لَطلاوَةً ، وإنَّ أعلاهُ لَمُثمِرٌ ، وإنَّ أسفَلَهُ لَمُغدِقٌ ، وما هُوَ قَولُ البَشَرِ ! !۴

1.سنن الترمذي : ج ۵ ص ۵۸۶ ح ۳۶۱۳ عن اُبيّ بن كعب ، صحيح البخاري : ج ۳ ص ۱۳۰۰ ح ۳۳۴۲ عن أبي هريرة ، صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۷۹۱ ح ۲۳ عن جابر وكلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۱ ص ۴۲۲ ح ۳۱۹۸۱ ؛ مجمع البيان : ج ۸ ص ۵۶۷ عن جابر ، المناقب لابن شهرآشوب : ج ۱ ص ۲۳۱ عن أبي هريرة وكلاهما نحوه و راجع : عوالي اللآلي : ج ۴ ص ۱۲۲ ح ۲۰۳ .

2.النحل : ۹۰ .

3.النجم : ۳۳ ـ ۳۴ .

4.مجمع البيان : ج ۶ ص ۵۸۷ .

تعداد بازدید : 7897
صفحه از 576
پرینت  ارسال به